یادداشت محمدرضا معلمی

        دهمین کتاب سال ۱۴۰۴

«راه‌های رسیدن به خانه»

این کتاب رو که با اسم راه‌های بازگشتن به خانه هم ترجمه شده، بعد از بندها و قبل از پرده خوندم اما یادم رفت اینجا ازش بنویسم. کتاب راجع به پسربچه‌ایه که شب بعد از زلزله، از طرف دختر همسایه ماموریت می‌گیره که از یکی از همسایه‌ها جاسوسی کنه.

مطالعهٔ این کتاب که ظاهرا در نقد حکومت دیکتاتوری شیلی نوشته شده (چیزی که من خیلی متوجهش نشدم یا ازش اطلاعی نداشتم یا اصلا برام مهم نبود،) تجربهٔ خوبی بود و من شخصا دوستش داشتم. نثر نویسنده منو با خودش همراه می‌کرد. مخصوصا فصل اولش که یادآور «زندگی در پیش رو» از رومن گاری بود که از کتاب‌های محبوب منه.

شاید این که وسط استرس‌ها و اخبار جنگ و درگیری‌های ذهنی این روزها خوندمش باعث شد به اندازهٔ تعاریفی که ازش شنیده بودم ازش لذت نبرم؛ اما مجاب شد کار دیگهٔ نویسنده که نشر خوب چاپش کرده با عنوان «چقدر خوب سیگار می‌کشیدم» رو زودتر بخونم.

از این رمان کوتاه فکر می‌کنم سه ترجمه در بازار وجود داره که من همین ترجمهٔ توسلیان چاپ نشر هیرمند رو خوندم. ترجمهٔ نشر چشمه رو هم به هیچ‌وجه توصیه نمی‌کنم.


📚 @mimremeembook
      
229

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.