یادداشت ماهان خلیلی

"حس می‌کرد
        "حس می‌کردم که نه زنده‌ی زنده هستم و نه مرده‌ی مرده. فقط یک مرده‌ی متحرک بودم که نه رابطه با دنیای زنده‌ها داشتم و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده می‌کردم."

بارها دوست من و استاد بزرگی که دارم بهم پیشنهاد کردن ”بوف کور“رو مطالعه کنم. پارسال، به صورت آنلاین کتاب رو خوندم اما چندان برام جالب نبود. تا اینکه فهمیدم امسال وقتشه دوباره سراغ این کتاب برم. 
به هیچ نوع نمی‌تونم درباره این کتاب بنویسم. نوشتن در وصف این شاهکار، برای من کاریه دشواریه. 
تنها می‌تونم بگم کتابی نیست که همه بخونن؛ نه از این نظر که درکش دشواره، بلکه اینکه در نظر بسیاری یا تبدیل به یک کتاب آشغال می‌شه، یا یک شاهکار.چون کتابیه که فهم باطنش شاید کمی دشوار باشه، عقیده‌ای جز این دو به نظرم بعید میاد. 
در هر صورت، بوف کور صادق هدایت، اثری بی‌نظیر در ادبیات ایرانه. 
از خوندن این کتاب بسیار لذت بردم، و اگر مجالی برای زندگی داشته باشم، بارها می‌خونمش. 

"کسانی هستند که از بیست سالگی شروع به جان کندن می‌کنند، در صورتی که بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگشان خیلی آرام و آهسته مثل پیه‌سوزی که روغنش تمام بشود، خاموش می‌شوند" 

      
80

8

(0/1000)

نظرات

نمی‌تونم بنویسم چون علی رغم درجه تحصیلاتم و میزان فهمم، به هیچ عنوان سوادی برای اظهار نظر درباره چنین اثری ندارم. 

1

بوف کور هم تحلیل روان‌شناختی داره و هم تحلیل تاریخی. یکی از بهترین کتاب‌ها برای فهم بوف کور، کتاب این است بوف کور از آقای قطبی هست. 

1