یادداشت سجاد نوروزی

        نام این کتاب اولین بار در لیست منابع المپیاد فلسفه پزشکی (میان رشته ای علوم انسانی سلامت) در دهمین دوره المپیاد های دانشجویی دانشجویان علوم پزشکی کشور دیده شد. اما اولین بار در جلسات آموزشی وزارت بهداشت برای المپیاد دوره هشتم بود که این کتاب در قالب هدیه به دانشجویان المپیادی ارائه و معرفی شد. برای اینجانب این هدیه بسیار نوستالژیک و خاطره ساز بود.
کتابی مشتمل بر مجموعه سخنرانی های هانس گئورگ گادامر فیلسوف آلمانی برای پزشکان. ۱۳ سخنرانی یک فیلسوف نظرورز برای پزشکان عملگرا! دانشجویان المپیادی آن سالها نام این فیلسوف را در کنار نام «مارتین هایدگر» در نحله فیلسوفان قاره ای میشنیدند. 
اصل کتاب به زبان آلمانی و در سال ۱۹۹۳ منتشر شده است. مترجم در پیشگفتار اشاره میکند که این کتاب را دکتر علیرضا منجمی را به ایشان معرفی کرده است. نهایتا در سال ۱۳۹۴ به همت انتشارات «پگاه روزگار نو» این کتاب به چاپ رسید. مقدمه فارسی این کتاب توسط دکتر علیرضا منجمی و دکتر مهدی معین زاده از اساتید گروه فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نگارش شده است که توصیه میکنم قبل از مطالعه فصول کتاب حتما این مقدمه را مطالعه کنید.  فیلسوف آلمانی پروفسور دالمایر نیز بر این ترجمه فارسی مقدمه ای افزوده است. 
در مقدمه کتاب نویسنده [گادامر] مخاطب کتاب را صرفا نه پزشکان (و روانپزشکان) معرفی کرده است و نه حتی بیماران.  مخاطب تک تک «ما که باید از سلامتمان در مسیری که زندگی مان در آن پیش میرود ، مراقبت کنیم» معرفی شده است. اما من خواندن کتاب را به دانشجویان پزشکی و فلسفه توصیه میکنم.
با این حال که ترجمه خوبی از کتاب انجام شده است ولی برای من در آن برهه زمانی ثقیل بود خصوصا اینکه با نگاه فلسفه قاره ای و هرمنوتیک نگارش شده بود. بیاد دارم که چندین روز برای فهم آن چند فصل که از منابع المپیاد بود تلاش کردم و البته فهمی که از این کتاب داشتم بسیار در آزمون المپیاد آن سال برایم موفقیت زا بود . بعده ها فصول دیگر کتاب را نیز خواندم و همیشه امید داشتم در مورد مطالب و فصول کتاب مجال بحث و گفتگویی عمیق وجود داشته باشد و بهره بیشتری از مطلب ببرم. بسیار مفتخرم بگویم این کتاب را که روزی هدیه گرفته بودم به کتابخانه موید الاطبا (دانشگاه محل تحصیلم) اهدا کردم. 
مهمترین مفهوم و ایده ای که از کتاب در یادم هست را هم عنوان کتاب و هم در فصلی از کتاب «رازوارگی سلامت» به آن اشاره کرده است: سلامت قابل بازتولید نیست، ساخت پذیر نیست و گریزان از نگاه ماست. این نگاه به سلامت در مقابل نگاه فلسفه تحلیلی (:سلامت فقدان بیماری است) نگاهی بدیع و بدیل است. و اما خاطره انگیز ترین خطوطی که از کتاب خواندم مربوط به فصل «دفاعیه از هنر درمان» بود که به قطعه فایدروس از افلاطون اشاره میکند و مقایسه ای میان هنر درمان و هنر واقعی سخنوری میکند. توصیه میکنم حداقل این دوفصل را مطالعه کنید و اگر به زبان اصلی (آلمانی) تسلط و دسترسی دارید که چه بهتر!
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.