یادداشت محمدامین اکبری
1400/12/8
به نام او 🔸️در بیست و دوم بهمن ماه سال هزار و دویست و هفت هجری شمسی (هزار و هشتصد و بیست و نه میلادی) الکساندر گریبایدوف -وزیر مختار روسیه در ایران- در تهران به قتل رسید. 🔸️ اگر پیش از این از قضیه گریبایدوف اطلاع داشته باشید یا تنها همین چند کلمهای را که در بالا نوشتهام بخوانید احتمالاً تصور خواهید کرد رمان #مرگ_وزیر_مختار نوشته یوری نیکلایویچ تینیانوف روس یک اثر جانبدارانه درباره قتل این سیاستپیشه، شاعر و نمایشنامهنویس کلاسیک روس در ولایت غربت است. ولی باید به خدمتتان عرض کنم که اینطور نیست. 🔸️تینیانوف در مقام یک نویسنده اهل روسیه دست به قلم نمیبرد. بلکه به عنوان یک رماننویس ساختارگرا به روایت ماههایِ آخر زندگی گریبایدوف میپردازد، شاعر و نمایشنامهنویس جاهطلبی که به علت سانسور و مشکلات دیگر نتوانست ثمره فعالیتهای ادبیاش را ببیند و به ناچار به سیاست بیش از پیش گرایش پیدا کرد. او پس از موفقیت در مذاکرات ایران و روس -به عنوان یکی از مذاکرهکنندگان ارشد- و تحمیل قرارداد ترکمنچای به طرف ایرانی به مسکو بازگشت و از دست تزار حکم وزیر مختاری روسیه در ایران را دریافت کرد. گریبایدوفی که در ادبیات شکسته خورده حال میخواهد در سیاست اول باشد. ولی گویا بخت با او یار نیست. 🔸️رمان میگوید که گریبایدوف -این شاعر سیاستپیشه- نه به تمامی شاعر (مولف ادبی) است نه سیاستپیشه کاملیست. او در عین اینکه به سیاست گرایش دارد ولی غرور یک شخصیت برجسته ادبی را با خود دارد و این غرور نقطهضعف سیاستمردیست که باید خردمندانه رفتار کند، نه لجوجانه و احساساتی. 🔸️یکی از مهمترین ماموریتهای گریبایدوف در ایران اجرایی کردن بندهای ترکمنچای بود، یکی دریافت غرامت از ایران و فرستادن آن به جبهه جنگ روسیه که با عثمانی درگیر بود و دیگری بازگرداندن اتباع روس مقیم در ایران، این مورد دوم علت اصلی کشته شدن وزیر مختار روسیه و همراهانش در باغ ایلیچی تهران بود، چرا که گریبایدوف علیرغم نصایح اطرافیان خود به چند زن گرجیِ مسلمانشده که همسران ایرانی داشتند (دو نفر از آنها همسران اللهیارخان وزیر خارجه ایران بودند.) در سفارت پناه داد. و همین امر و همچنین عصبانیت مردم بابت ترکمنچای سبب شد که هزاران نفر از مردم تهران به سفارت روسیه حملهور شوند و تمام اعضای آن (به جز یک نفر) را به قتل برسانند. 🔸️تینیانوف با فرمی بدیع و غیر خطی داستان ماههای آخر زندگی گریبایدوف را روایت میکند. داستان از بازگشت او به مسکو برای تقدیم قراداد ترکمنچای به تزار شروع شده و با حرکت او به سمت ایران و اقامت در تفلیس و تبریز و رسیدن به تهران ادامه پیدا میکند. یک چهارم پایانی رمان به اقامت یکماهه گریبایدوف در تهران و وقایعی که در این شهر بر او میگذرد اختصاص دارد و با مرگ او پایان مییابد. مرگ وزیر مختار (که در نیمه اول قرن بیستم نوشته شده) نشان میدهد که تینیانوف استاد توصیفگریست. توصیفها و تصویرهایی که او از ایران ارائه میدهد، در عین منصفانه بودن بسیار دقیق و زیباست. گویا او به دقت آن بازه زمانی را مورد مطالعه قرار داده است. 🔸️و امّا نکته آخر در باب ترجمه، این کتاب اوّل بار در سال پنجاه و شش توسط مرحوم مهدی سحابی به فارسی برگردانده شد. که پس از آن دیگر تجدید چاپ نشد. در سال شصت و هشت مرحوم اسکندر ذبیحیان آن را تحت عنوان قتل وزیر مختار از روسی به فارسی برگرداند. ترجمه سحابی در سال نود و هفت با ویرایش مجدد و مقابله کردن آن با متن روسی توسط آبتین گلکار به همت نشر ماهی منتشر شد. ترجمه ذبیحیان در بازار موجود نیست ولی من پیدیاف کتاب را پیدا کردم و مقایسه کردم. و باید بگویم که ویرایش تازه سحابی بسیار خواندنیتر است
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.