یادداشت محمد مهدی
1402/9/29
باسمه 🔰 «روایتی مختصر از تاریخ تمدن بشری در بستر مطالعات فرهنگی»؛ شاید بشه هدف اصلی این کتاب (و کل مجموعه) رو در عنوان ذکر شده تعریف کرد. طبعاً کار بسیار سختی هست و اگه قرار باشه برای مخاطب عمومی (یعنی امثال خودم که پیشزمینهای به شکل مطالعاتی در این حوزه نداریم) روایت بشه، سختتر هم میشه. این موارد رو گفتم که بدونیم در مورد کاری در چه ابعادی صحبت میکنیم. 🔰 تحلیل تاریخی با محوریت فرهنگ و توجه ویژه به مولفههای اعتقادی نظری و عملی، جذابیتهای خودش رو داشت؛ خاصه که برخی تمدنهای باستانی آسیا و اروپا مورد بررسی قرار گرفته بود. اسطوره خوانی، قبلاً میزان تأثیر یونان باستان بر جهان امروز رو تا حدی بهم نشون داده بود که اینجا دیدم چقدر این اثر گستردهتر و عمیقتره! ⚠️ با این حال، نکات منفی قابل توجهی در کلیات و اجزای متن به چشم میخورد: 🔰 مکرراً در متن دیده میشه که هرجایی که جامعه دین محور (فارغ از الهی یا غیر الهی بودنش) بود، مورد تأیید ضمنی و بعضاً علنی متن قرار گرفته و هر جایی که تشکیک، یکی از محورهای اصلی جامعه بود، زیر سوال رفته؛ در صورتی که خیلی بدیهی هست که نه هر دینی، دین درستی هست و نه هرجور دینداری خوبه و نه هرجور تشکیک، بد! 🔰 این، تا جایی ادامه پیدا کرده که حتی فقدان شدید رفاه در نیمه اول قرون وسطی کاملاً خودخواسته و در راستای تذهیب نفس تمدن مسیحی وقت دیده میشه؛ در صورتی که حتی با وجود تأثیرگذاری این عامل، واضحه که با فروپاشی امپراتوری روم، عملاً امکان تبادلات مالی و تجاری در قلمروی وسیع سابق از بین رفت. بعد از اون، خدمات و صنایع تقریباً منسوخ شد و کشاورزی مجدداً از شکل تجاری به شکل معیشتی دراومد. نباید تک عاملی و خطی تحلیل کرد... 🔰 اینکه به ویژگیهای منفی دوران ابتدایی قرون وسطی هیچ اشاره ای نشه، بعدش تمام مفاسد از چشم بورژوازی دیده بشه و هیچ اشارهای به اتفاقات مثبت حاصل از ورود اون به معادلات قدرت نشه، عملاً تحلیل رو ناقص و ناموجه میکنه... 🔰 ایراد دیگه، انتخاب روایتهایی از اسطورههای یونانی و غیریونانی بود که هدف ضمنی متن رو تأیید کنه؛ نه اون روایتی که مستندتر هست! به صورت کلی در این مورد، آقای حسین رضوی (که بیشتر پادکست ساگای ایشون شناخته شده هست)، بحثهای جدی و جالبی دارن. خلاصه که بین جمع آوری شواهد و نتیجه گیری، با داشتن نتیجه و پیدا کردن شواهد، فرق هست... 🔰 ایراد دیگه هم پس و پیش شدن تاریخها و عدم اطلاق دقیق عناوین نژادهای مختلف در بعضی موارد بود. بماند که خود متن هم تا حدی شلخته بود؛ مثلاً در مورد سوفیستها یه جا اسمشون بود، یه جا تاریخشون و یه جا عقایدشون... 🔰 این سرگیجه در ارجاعات هم ادامه پیدا کرده! بخش زیادی از مطالب، عملاً بدون ارجاع هست. وقتی هم کتابشناسی رو میبینی، معلوم میشه منابع اونقدرها هم زیاد نیست. تازه پاورقی و منابع، با هم، در آخر کتاب آورده شده که خیلی آزاردهنده هست هر دفعه تا آخر متن بری و برگردی... ☑️ یکی از افرادی که در زمینه فرهنگ، نظرات به روز و جالبی داره، این مجموعه رو برای مخاطب عمومی به عنوان نقطه شروع مطالعات فرهنگی معرفی کرده بود. با وجود نکاتی که گفتم، همچنان حرفش رو درست میدونم. نقطه شروع، نقطه رهایی هست! ضمن اینکه کلیت روایت جمع و جور کتاب هم قابل استفاده هست. کلی هم سرنخ و کلیدواژه برای جستجوی بعدی پیدا میکنین! خلاصه در مجموع اگه موضوع براتون جالبه، گزینه بدی نیست. پ.ن: برای نظر در مورد کلیت مجموعه، باید همه رو خوند که قصدم بر اینه. إن شاءالله بعد اینکه تموم شد، شاید نیاز باشه این متن تغییراتی بکنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.