یادداشت مهدی سالخورده

        تو این یادداشت  کوتاه میخوام کوتاه مختصر نظر و کمی معرفی از کتاب رو کنم ، بدون فاش شدن داستان.
داستان این کتاب که اول شروع کردم گفتم چرته ، ولی لحظه به لحظه که می گذشت اتفاقات و رفتار اطرافیان  و سیر داستان طوری من رو در خودش غرق می کرد  که ببینیم آخرش چی میشه .
نویسنده در این کتاب در تلاش بود که شرم ، رفتار دیگران در زمانی که دیگر سودی نداری ، ترس و کمی مسائل فلسفی را به صورت داستان به مخاطب برساند  .
من تا به حال کتابی  از این  نویسنده یعنی کافکا نخونده بودم ولی بعد این کتاب  عاشق این نویسنده شدم که کتاب دیگری از این نویسنده بخوانم .
امیدوارم که مفید باشد میخواستم طولانی باشه ولی احساس کردم داستان  به این زیبایی رو لو می دیم بیشتر از این توضیح ندادم و فقط به مقصود و نظر خودم بسنده کردم .
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.