یادداشت پیمان قیصری

درس‌های شیمی
        آشی که میشد خیلی لذیذ باشه، اما هم شور شده و هم پر از ادویه

الیزابت زات یک شیمیدان یا به قول خودش یک دانشمند هست که در دهه‌ی ۱۹۵۰ زندگی می‌کنه و در آزمایشگاهی مشغول به کاره، اونجا عاشق میشه، بچه دار میشه و مشکلات و مسائلی براش پیش میاد

داستان کتاب در مجموع کشش خوبی داره و با یه لحن طنز سعی شده بر جذابیت کتاب افزوده بشه، ایده‌ی کتاب رو دوست دارم که بر تبعیض جنسیتی استوار شده اما اگر این رو نمک کار در نظر بگیریم، آش خیلی شور شده، چرا؟ اول چون الیزابت زات در سال ۱۹۵۰ همچون فمینیست‌های سال ۲۰۲۴ حرف میزنه در حالی که این صحبت‌ها پس از سالها مرارت و سختی به دست اومده. مورد بعد اینکه تقریباً تمام مردهای کتاب منحرف، بی‌بند و بار، بی شعور و نفهم هستند! الیزابت زات یک دانشمند شیمیه اما به نظر میاد در همه‌ی رشته‌ها متخصصه، علم تغذیه و خوراکی‌ها، فیزیک، ورزش، دین و خلاصه هر چیزی که فکرش رو بکنید. این همون چیزیه که بهش میگم ادویه‌ی زیاد کتاب! موضوع اصلی یعنی تبعیض جنسیتی شور شده و ده‌ها موضوع دیگه هم به کتاب اضافه شده. شخصیت پردازی کتاب در مجموع خوب نیست، به جز مردها که همه منحرفند، زن‌ها هم به جز الیزابت اکثرا سطحی و نادانند! البته به جز الیزابت، دخترش هم خیلی باهوشه و در ۴ سالگی کتاب‌های ناباکوف و ... میخونه و در مورد دین با کشیش بحث می‌کنه! در مجموع کلیت کتاب رو دوست داشتم اما جزئیات برای من ناامید کننده بود. دو تا دو و نیم امتیاز مناسبی است...
      
34

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.