یادداشت هیوا

هیوا

هیوا

1403/12/13

        اگر بخواهم حق مطلب را برای این کتاب ادا کنم فکر کنم باید بیست صفحه ریویو در موردش بنویسم! اول اینکه آقای بارت بهترین شکل ممکن را برای گفتن از عشق انتخاب کردند البته از نوع نظری‌اش؛ هر چند که کم به داستان‌‌ها ارجاع ندادند. البته این را بگم که من معتقدم اگر بخواهیم اوج سخن عاشق را بشنویم باید داستان بخوانیم. کتاب به شکل گزیده‌گویی نوشته شده یعنی ما فهرستی داریم از جزئیات یک رابطه عاشقانه که هر کدام در حد دو سه صفحه به زبان شیرین و سختی بیان شده‌اند. مثلاً اضطراب عاشق، پنهان کردن، ارضا شدن، ابراز، لباس، انتظار و هر آنچه ممکن است موضوع رابطه باشد. دقت و ریزبینی آقای بارت آدم را به شوق می‌آورد. به نظر من هر خواننده‌ای با توجه به تجربه و ظرفیت عشق‌ورزی خودش می‌تواند از این کتاب چیزهایی بردارد. باید بگویم با خواندن این کتاب ممکن است تمایل به عاشق شدن در وجودتان تشدید شود(مثل من) یا اینکه از عاشق شدن منصرف شوید!
نویسنده زبان سخت خودش را دارد و بعضی قسمت‌ها واقعا برای من کسل‌کننده می‌شد اما گزیده گزیده بودن باعث می‌شد راحت‌تر پیش بروم البته اینکه از ساختارگرایی و پساساختارگرایی سر در نمی‌آورم در نفهمیدن اون قسمت‌ها بی تاثیر نبود. خواندن این کتاب با گروه کتابخوانی بهترین انتخاب است، گفتن از تجارب خودمان و شنیدن آدم‌های دیگر در کنار متن آقای بارت شگفت‌انگیز است.
انتخاب پاراگراف از کتاب خیلی سخت است. ترجیح می‌دهم بروم سراغ «تصویرستان». کلمه‌ای که بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌شود و چقدر کلمه درستی برای توصیف معشوق در ذهن عاشق است. تصویر معشوق همیشه پررنگ است؛ قبل از خواب، اول صبح موقع بیداری، توی جمع، تنهایی، سر کار، موقع مستی و... راستش شاید کل کتاب حول این واژه می‌چرخد. «تصویر» معشوق در ذهن عاشق که در قالب «کلمات عاشق» بیان می‌شود.
جناب بارت جایی از کتاب می‌نویسد :«تصویر تحکم دارد، همیشه حرف آخر را می‌زند؛ هیچ دانشی نمی‌تواند آن را دچار تناقض کند، آن را سامان دهد، آن را اصلاح کند.»
جای دیگری هم می‌نویسد :«من تلاش می‌کنم تا خود را از بند تصویرستانِ عشق رها کنم: اما تصویرستان، این آتشی که کاملا خاموش نشده، زیر خاکسترش زبانه می‌کشد؛ بار دیگر دامن‌گیر می‌شود؛ آن‌چه برطرف شده باز پدیدار خواهد شد؛ از دل این گورِ بی‌قرار ناگهان نفیری برخواهد خاست.»

در آخر به قول دوستم :« کتاب مقدس زمان عاشقی(همیشه؟).»
      
277

17

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.