یادداشت فاطمه پاو

        حتی اگر از عشق سری خواسته بودم
از شوکت سیمرغ، پری خواسته بودم؛
خورشید درخشان به کفم بود، ولی من
از شمع، دل شعله وری خواسته بودم..

عجیب اشعاری دارد جناب فاضل!
یادم هست دوران دبیرستان که بودم؛ باب شده بود،
به جای فالِ حافظ، فالِ فاضل می گرفتیم!
هربار که اشعاری از ایشان می خوانم،
حالِ خوبِ آن دوران برایم تداعی می شود.

برای ما دهه هفتادی ها که جناب "فاضل نظری" حافظِ مدرن است، برای شما چطور؟!

      
147

22

(0/1000)

نظرات

درود و خداقوت
یادداشت جالبی بود. سپاس.
و این‌که از یک شاعری خوشمان بیاید و او را و اشعار او را دوست داشته باشیم، طبیعی است. من در دوران دانشجویی بسیاری از اشعار شاعران مورد علاقه‌ام، از جمله مانایاد «مهدی اخوان ثالث» را در برگه‌های کلاسور می‌نوشتم و برای خودم نگه می‌داشتم و هنوز هم دارمشان. چون چاپ قدیم بود و در چاپ جدید بعضی تغییرات به دست شاعر و ناشر انجام شده بود و من متن پیشین را بیشتر می‌پسندیدم.
اما در بارهٔ شعر؛ بعضی شعرهای شاعران، الهامی و کشفی است و بر بند بند وجود آدمی اثر می‌گذارد، حتی اگر از نظر تکنیکی عالی نباشد . برعکس، برخی شعرهای‌شان تکنیکی عالی دارد، اما آن اثر را ندارد؛ چون مهارت شاعر آن شعر زیبا را به وجود آورده است، نه الهام و حال خوش!
به طور کلی نظرم را گفتم و شخص خاصی مد نظرم نبود. من هم اشعار فاضل نظری را می‌خوانم. مانا باشید.
5

1

سلام روز بهاری شما بخیر💐
چقدر زیبا تعریف کردید
درمورد شعر شاعران هم، نظرتان را پسندیدم..
ماجرای جناب فاضل، برای بنده یک جورهایی نوستالژیک هست؛
در دوران پیش دانشگاهی خصوصا، خیلی شعر می خواندم و بیشتر، شعرهای ایشان را،
همان سال هم استاد ادبیات کنکوری داشتیم که آقا بودند و هم‌نام شما، استاد خیلی عزیزی بودند و حس پدرانه‌ای به ما شاگردان داشتند و در همین راستا سعی در کشف استعدادهای ما داشتند
ایشان بنده را همیشه تشویق می‌کردند که شعر بگویم و هرجلسه، از من شعر جدید می‌خواستند!
با راهنمایی ایشان، در شب‌های شعر هم شرکت کردم...
اما این ماجرا تا بیست سالگی بیشتر ادامه نداشت و بعد متوجه شدم که آن استعداد خاص را در نویسندگی دارم، نه شاعری!
اما علاقهٔ به شعر خواندن در من باقی ماند... 

1

درود و خداقوت
از لطف شما بسیار سپاس‌گزارم. اما به نظرم خودتان به نوشتن بیشتر تمایل داشتید تا این که استعدادتان در این زمینه باشد. 
من هم در روزگار جوانی شعر مرتکب می‌شدم و بنا بر توصیهٔ دوستی به نوشتن روی آوردم و تدریس در کلاس‌های نگارش و انشا عشق من بود. یادش به خیر! مانا، تندرست و نویسا باشید. 💐
@FatemehPav 

1

توصیف جالبی بود"شعر مرتکب شدن"
تجربهٔ بنده هم نزدیک به همین عبارت می‌شود!
اتفاقا درمورد نویسندگی تردید داشتم و کسی تشویقم نکرد..
اما، درست می‌گویید،
جاذبه‌ای نامرئی مرا به نوشتن کشید؛ گاها نوشته هایم را با نام خودم یا بدون نامم می‌خواندند و می‌پسندیدند و آن زمان تکنیک نمی‌دانستم،
هنوز هم البته!
تازه شروع به یادگیری تکنیک کرده‌ام..
سپاس از دعای خیرتان
مصاحبت با شما افتخار است و از شما یادمی‌گیریم🌹
@mosaafer 

1