یادداشت محمدامین بارانی
1401/10/25
«نمیدانم استخوانی که انگلیس لای زخم این جزیره گذاشته و رفته، روزی بیرون کشیده خواهد شد یا نه. نمیدانم اصلاً روزی، خارجیها دست از سر ما و غیر همزبانمان که سالهای سال با هم همسایه بودهایم و هستیم برمیدارند یا نه. اما چیزی که میدانیم این است که یک تکه از وجودمان را وسط آبهای خلیجفارس فراموش کردهایم.» کتاب روایتی از جزیره بوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک است، نگاه تاریخی به اینکه بر این جزیره چه گذشته است، مناقشات بر سر چیست؟ همچنین در این کتاب، چند سفرنامه از نویسنده نیز آورده شده است. دوست داشتم درباره محله اماراتیهای جزیره ،جزئیات بیشتر از سیر تاریخی مناقشات و مناطق نظامی جزیره بیشتر بخوانم ولی کتاب نسبتا خلاصه است و به جزییات نمیپردازد. این کتاب صرفاً یک روایت است و نه کتابی پژوهشی که در پانوشت هر گزاره تاریخی آن ارجاع دقیق به منبع داده شود، اما بیشتر نامهها و اسنادی را که در این کتاب گوشهای از آنها آورده شده است، میتوانید در جلد اول و دوم کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی» نوشته محمدعلی بهمنی قاجار پیدا کنید. سالی نیست که در شورای همکاری خلیج فارس حرف از این نشود که این جزایر برای امارات است. با وجود این ادعاها، دولت ایران همچنان بر موضع صحیح و قانونی خود محکم ایستاده و مراقبت نظامی نیز میکند، اما ما در جنگ روایتها هستیم، کشورهای حاشیه خلیخ فارس با فعالیت رسانهای اذهان عمومی و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهند تا بگویند خلیج فارس برای آنهاست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.