یادداشت Saba
1404/5/5
همین الان تمومش کردم و هنوز هیجان کتاب باهامه. اول بگم که ایده ش واقعا فوق العاده بود.یه ایده ی تازه و متفاوت که اصلا فکر نمی کردم بشه تا این حد روش کار کرد و گسترشش داد ولی نویسنده غافلگیرم کرد. غافلگیری...اگه قرار بود با یه کلمه تمام این کتاب رو توصیف کنم می گفتم سراسر غافلگیری. شخصیت پردازی واقعا خوب بود.شخصیت های متفاوت،هر کدوم با داستان های عجیب و متفاوت خودشون که اصلا باعث نمیشه از تعدد شخصیت ها خسته بشی چون متوجه میشی تک تک شون با رازهایی که پنهان کردن توی ماجراجویی اصلی داستان درگیرن و همشون مفیدن.اواسط کتاب گفتم اگه نوآ و یه سری شخصیتای دیگه فایده ای نداشته باشن میگم که یه سری شخصیتا اضافی بودن ولی بعد یکی از بزرگترین ضربه ها رو حقیقت مربوط به نوآ بهم وارد کرد.اینی که گفتم اسپویل حساب نمیشه چون همونطور که گفتم درباره تک تک شخصیت ها حقایقی وجود داره که با روند داستان تا حدودی آشکار میشه. درباره فضاسازی میتونم بگم عاشق جنگل بودم.یکی از خاص ترین مکان هایی که توی یه کتاب دیده بودم.علاوه بر اون باقی فضاها هم به دلم نشست. قلم نویسنده رو دوست داشتم.شاید گاهی یه چیزایی واسم مبهم بود اما نه اونقدر که آزارم بده.خیلی کم. کتاب کشش خوبی داشت.اوایل یه ذره آروم پیش می رفت(طبیعتا چون باید شخصیت ها معرفی می شدن) اما از اواسط داستان یهو اوج گرفت و اینطوری شد که من بیشتر از صد صفحه رو امروز خوندم چون هیجان باعث میشد بخوام بدونم بالاخره پایانش چی میشه. میرم سراغ جلد دوم؟ صد در صد.اصلا اون گره اصلی ماجرا.اون پیشگویی های اولیه...هنوز نتیجه شون واسم مشخص نشده و معلومه که دوست دارم بدونم در ادامه چی میشه. برگردم عقب باز هم این کتاب رو میخونم ؟ باز هم آره.آخه چطوری میتونم از دنیای این کتاب بگذرم؟یه هدیه ی خاص بود این دنیا. شاید اگه فصل آخر وجود نداشت میشد گفت کتاب خیلی بهتر بود.کشش من خواننده واسه ادامه دادن خیلی بیشتر بود.اما پایانش تا حدودی سریع جمع شد.می شد تمام اون اتفاقات آخر رو خیلی بیشتر باز کرد اما نویسنده می خواست سریع این جلد رو تموم کنه و داستان رو از سمت و سویی دیگه ادامه بده و من نفهمیدم اصن چه اتفاقی افتاد. از یه طرف دیگه هم دوست داشتم فرایند مراسم ها و کشف و پیشگویی ها بیشتر واسم توضیح داده بشه که این هم نشد و باعث شد با تخیل خودم جای خالی این توضیحات رو پر کنم. به هر حال پایانش خیلی سرعت گرفت و این خوب نبود. اما خب جمله آخر رونان ( جمله آخر کتاب) باز هم یه شگفتانه جدید و عجیب بود که باعث شد بگم :« جااان؟ یعنی چی؟» شخصیت های مورد علاقم نوآ و رونان بودن...همراهی اونا با روند داستان خیلی بیشتر منو هیجان زده و مجذوب می کرد. آیا این کتاب رو پیشنهاد میدم؟ بله البته باید صبور باشین و اجازه بدین جادوی کتاب درگیرتون کنه...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.