یادداشت زهراءالسادات عمرانی

تهران تارین
        با داستان‌های آقای قدیمی آشنا هستم. هنوز مزه‌ی کابوس شب برفی و پرورش پروانه برای احمق‌ها زیر دندونم مونده.
کتاب تهران تارین رو با اشتیاق زیادی شروع کردم.
تهران تارین از دو داستان کوتاه و یک داستان بلند تشکیل شده که در ژانر وحشت نوشته شدن. داستان اول در مورد شخصیت‌هاییه که پشت پرده‌ی تهران، در تاریکی مشغول به کارن و تصویرسازی عجیب و غریب خیلی خوبی داره. برای من حس این رو داشت که یک آدم دیوانه دوربینش رو برداشته و بی‌مهابا زیر این تاریکی خزیده تا بهمون بگه چه خبره.
داستان دوم در مورد مرگه گرچه مرگ در هر سه داستان حضور داره، توی داستان دوم محور ماجراست. نمیدونم چطور خلاصه‌ش رو بگم... داستان مورد علاقه‌م توی این مجموعه بود و بیشتر از هر چیزی از این لذت بردم که ایرانی بود. نوشتن شخصیت‌هایی که درگیر جادو باشن و واقعا ایرانی باشن به نظرم ساده نیست.
داستان سوم در مورد یک زن غیرعادی، یک مرد نسبتاً غیرعادی و کتابفروشی راماست. راستش رو بگم... داستان سوم رو به سختی تموم کردم و دوستش نداشتم. شخصیت‌ها بیش از حد دورن و هرکاری کردم نتونستم با هیچکدومشون همراه بشم. برای هیچکدوم نگران، ناراحت یا خوشحال نشدم و نتونستم احساساتشون و انگیزه‌هاشون رو درک کنم. چرخش بین صحنه‌ها و شخصیت‌ها سردرگم کننده بود و تا یک سوم آخر داستان به سختی پیش می‌رفتم. البته این رو باید بگم که در تمام طول داستان حس میکردم نویسنده تک تک صحنه‌ها، شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها و حتی هوایی که تنفس میکنن رو از نزدیک دیده و چشیده و لمس کرده. اما بازهم من موفق نشدم با روایت و نثر اثر ارتباط برقرار کنم.
مشتاق خوندن آثار بعدی شما هستم.
      
6

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.