یادداشت Melika_ Ghanami
1403/10/13
**«معرکه» اثر لویی-فردینان سلین - روایتی خشن و بیپروا از جنگ** در میان دود و دم غلیظ سیگار و بوی تعفن پادگان، افسری مست و عصبانی خود را به میز تحریر میاندازد و شروع به نوشتن خاطراتش میکند. این تصویر گویایی از فضای «معرکه» است - کتابی که سلین در آن، جنگ را نه با نگاهی قهرمانانه، بلکه از دریچه چشمان سربازی خرد شده و مستأصل روایت میکند. فضای داستان در پادگان قشون هفدهم میگذرد، جایی که سربازان بریتانیایی کوتاهقد با سبیلهای پرپشت و شمشیرهای بلند، بیشتر به کارتونهای مسخره شبیه هستند تا قهرمانان جنگی. سنگفرشهای خیس از آب و خون، صدای کشیده شدن شمشیرها، و فحشهای پی در پی سربازان، موسیقی پسزمینه این سمفونی پوچی است. شخصیت اصلی داستان، افسری جزء است که سلین با مهارت بینظیری او را به تصویر میکشد: مردی عصبانی، همیشه مست، و پر از تناقض. در ظاهر دیوانهای است که کارهای خندهدار میکند، اما در باطن انسانی است که از پوچی جنگ به ستوه آمده. او همانند دیگر شخصیتهای سلین، هم قربانی است هم جلاد، هم مضحک است هم تراژیک. درونمایه اصلی کتاب، پوچی جنگ و نظامیگری است. سلین با زبان بریدهبریده و پر از فحشهای حساب شده - که نه زائد هستند نه تصنعی - حقیقت جنگ را عریان میکند. فحش در این کتاب نه برای توهین، که برای بیان واقعیتی است که دیگران جرئت گفتنش را ندارند. طنز سیاه سلین در جای جای کتاب موج میزند: سربازانی که اسلحههایشان را گم میکنند، افسرانی که مست از پا درآمدهاند، و دستوراتی که هیچکس معنایشان را نمیفهمد. این تصاویر در عین خندهدار بودن، عمق فاجعه را نشان میدهند. «معرکه» بیش از آنکه توصیف جنگ باشد، حضور جنگ است. سلین موفق شده با نثری انقلابی و بیپروا، خواننده را مستقیم به قلب پادگان ببرد - جایی که بوی عرق و ترس در هوا میپیچد و صدای فحشها از دیوارها میآید. این کتاب سندی زنده از جنون جنگ است، روایتی که پس از گذشت دههها همچنان تازه و تأثیرگذار باقی مانده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.