یادداشت زهرا میکائیلی

        این جلد ادامه جلد قبلی است. حالا نیکی کم‌کم دوست پیدا می‌کند و البته تاتیانا همچنان دشمن او است.

اگر بخواهم به چند نکته در کتاب اشاره کنم:
"خدایا خدایا " کردن مادر نچسب است. انگار دائم از خدا طلب دارد یا تحمل کوچکترین ناملایمتی را ندارد. 
اینکه هنوز بعد از ۱۰ سال همیشه و همیشه نیکی را "آلی بالو" صدا می‌کنند، بی‌مزه بود.
اینکه چطور و به همان سرعت نیکی و تاتیانا باهم صحبت کردند هم خیلی واقعی نبود.


      
40

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.