یادداشت نگین بدیهی
1404/4/5
بعد از مدتی طولانی، داستان و روند یک کتاب برای من خیلی پرکشش و دنبال کننده بود. تمام عناصر و توصیفات محیطی کتاب برام تازگی داشت و کاملا یک اتوپیای خلاق رو ما میتونیم در این کتاب ببینیم. دوست دارم مثل بقیه نظرات من هم به آخر کتاب و نحوه تموم شدنش اشاره کنم که کاملا حالت خیانت در اعتماد خواننده و مخاطب رو داشت. تمام طول داستان ما شخصیتی از شخصیت اول کتاب در ذهنمون ساخته بودیم و درونش به دنبال یک قهرمان میگشتیم که بتونه این دنیارو تغییر بده و تأثیرگذار باشه اما در نهایت اعتمادمون شکسته شد و حس ناامیدی غالبی رو خود من تجربه کردم و فکر میکنم این از مهارت و نبوغ نویسندهی کتاب بود. یک نکتهای که نباید فراموش بشه اینه که آدمیزاد تا زمانی که غم و رنج داره و احساس ضعیف بودن میکنه تبدیل میشه به موجودی همدل و مهربون، اما امان از زمانی که از اون غم خلاص بشه و دوباره احساس آسیبناپذیری کنه...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.