یادداشت سامان
1403/9/30
در یتیم، خشکیدن آب دهان عنکبوت، تازه ترین اثر منتشر شده جناب محمود دولت آبادی است. نویسنده 84 ساله ای که همچنان با صلابت دست از نوشتن بر نمیداره و در این اثرش با یک راوی خاص! روایتگر چند روز آخر زندگی صادق هدایت رو عهده دار مشده. این اثر دولت آبادی نه مثل بسیاری از آثارش در جغرافیای روستایی روایت میشه و نه مثل صفحات انتهایی طریق بسمل شدن نشر پیچیده و آهنگینی داره.یک نثر ساده و یک روایت ساده اما خواندنی و جذاب. راوی خاص قصه، سایهی همراه صادق هدایت است که دولت آبادی به کمک او سری به روزهای آخر زندگی صادق میزنه و با گفت و گوهای درونی روایتگر این ماجرا میشه.سایه ای که با او همراهه و از جاهایی که هدایت میره و اشخاصی که با هدایت در ارتباط هستند حرف میزنه.خواهر زادهی هدایت از اشخاص مهم این قصه است که تلاش او برای جمع آوری آثاری که هدایت تصمیم به پاره کردنشون میگیره از قسمتهای جذاب این کتاب حساب میشه.تلاشی که درسته سرانجامی نداره، اما نفس تلاش و دغدغه او ستودنی است. در پی این قصه با این شکل روایت، دولت آبادی ارادت خودش رو به هدایت نشون میده.در جای جای کتاب از بزرگی هدایت و کوتوله بودن اطرافیانش حرف میزنه. از گفت و گوهای درونی هدایت میگه که گاهی با سایه خودش و گاهی با فرزانه خواهرزادهاش که دولت آبادی در کتاب از او به عنوان " یگانه دوستی از نوجوانی تا همین اواخر" یاد میکنه. وقتی فرزانه خلاصه ای از داستان عنکبوت رو میگه و در یک پرسش از او، هدایت میگه: « خیلی به زندگی خودم شبیه است،نه؟!» از درخشان ترین بخشهای کتاب بود. نقل قولی است منتسب به داستایوسکی که میگه: همه ما از شنل گوگول برآمده ایم. فکر میکنم تاثیری که هدایت بر قصه نویسان ایرانی گذاشته همینقدر پررنگ و مهم بوده.بزرگانی مثل دولت آبادی و احمد محمود و صادق چوبک و دیگرانی از تاثیر او گفته اند و کوه غروری چون ابراهیم گلستان از او به نیکی یاد کرده. کتاب توسط نشر چشمه در 86 صفحه و به قیمت 98 هزار تومان منتشر شده.سال جدید کتابها قیمت صفحه ای هزار تومان رو هم رد کردند و همچون سایر کالاهای این کشور در حال رکورد زدن جدید هستند. اگر علاقه مند به دولت آبادی هستید، کتاب رو در همین چاپ های ابتدایی بخرید بهتره تا چند ماه دیگر و با افزایش احتمالی چند ده درصدی تهیه کنید. خاتمه این معرفی، بریده هایی است از کتاب جدید جناب دولت آبادی : - من هم حسم این بود که آدمها گنگ و گم به دنیا میآیند، گنگیشان به تدریج رفع میشود اما گم بودنشان باقی میماند.و کسانی به ندرت به جستوجوی خودشان در میآیند که درماندگیشان از همان نقطه آزاد میشود. - گندستان نیست؟وقتی همیشه در آن آب و خاک دزدها و قاچاقچیها و میهن فروشان همه کاره بودهاند، چون که مقامات صلاحیتدار خارجی این طور صلاح دیده اند! گند نیست؟ - نه بیزاری مرز ندارد، میتواند مرز نداشته باشد.شاید در کمرگاهی از عمر بشود جلو بیزاری را گرفت و از او خواست خوددار باشد، اما اگر نتوانستی یا نخواستی که بتوانی یا نتوانستی قانعش کنی، بیزاری تا عمق نفرت پیش میرود و شخص را هلاک میکند. - این همه فحش در زبان فارسی چرا؟ چون فحشها به نشانهی نارضایتی و ناتوانی جای حرف زدن درست و عمل سالم و آزاد آمدهاند. - همین خوش خدمتیها و نوکرباب بودنها بهترین زمینه استبداد و سلطهی استعمار هستند، چون توان و بضاعت شخصیتی ازشان گرفته شده، هر کسی را در آن بالا به عنوان تجسم قدرت نه فقط قبول میکنند بلکه ستایش میکنند. - هیچکسی از عمق درون جمجمهی خودش آگاه نمیتواند باشد، چون جمجمهها آن جعبههای سیاهاند که اسم رمزشان فراموش شده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.