یادداشت زهرا محسنی فرد
1403/3/18
خواندن این کتاب خیلی خاطره انگیز آغاز شد. کتاب تازه چاپ را از آقای نیکبخت هدیه گرفتم. داغ داغ! نمی دانستم داستان از چه قرار است و درون مایه های داستان ها چیست. قرار بود با پرواز بوشهر بروم جنوب که کنسل شد و مجبور شدم بلیط اهواز بگیرم. در سالن ترانزیت نشستم به خواندن و سوار هوایپما شدم. سه قصه اول یک قلب داشت « اهواز»!! قصه های با موضوع جنگ را با محوریت آبادان و خرمشهر خوانده بودم و این کتاب از این جهت برایم تازگی داشت. کیفیت قصه ها باهم تفاوت دارد، برخی از برخی قوی ترند و من عاشق داستان کوتاه آخر شدم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.