یادداشت ثنا احمدی
1403/2/4
این کتاب رو خیلی دوست داشتم خیلی خیلی خیلی زیاد هیچ وقت فکر نمیکردم روزی بیاد که کتابی رو بخونم از رضا امیرخانی و بیشتر از نفحات نفت دوسش داشته باشم اما جانستان کابلستان دقیقا همون کتابی بود که عاشقانه دوسش دارم. کتابی که پر از حرفهای ریز و درشته از دل مردم صبوری هست که همیشه بزرگوارانه قدردان ایرانیها هستن و ایرانیها ناسپاسانه باهاشون تندی میکنن کتابی که من رو به شدت به زانو در آورد در مقابل بعضی از مهربونیهای مردم هرات کتابی که کاش قبل از آشنایی با علینا اکبری دوست افغانم میخوندم دوستی که بهترین شاگرد ورودی ما بود با هوش بود اما به شدت مهربان تا ساعت دو یا سه شب مینشست توی سالن مطالعه و سوالات ریز و درشت بچهها رو جواب میداد بدون ذرهای خستگی و من هر بار که ازش میپرسیدم چرا انقدر وقت میذاری میگفت: من رو شما بین خودتون پذیرفتید و من هم دارم جواب لطف شما رو میدم تا قبل از خوندن این کتاب نمیفهمیدم چرا به این کار میگه لطف با این که بیشتر از همۀ بچههای شبانه شهریه میداد(با اینکه دانشجوی روزانه بود) بیشترین پول خوابگاه رو میداد و همیشه هم برای عضویت در کتابخونه دانشگاه مشکل داشت... حالا میفهمم چرا انقدر بزرگوار بود.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.