یادداشت سعید بیگی
1403/4/13
این نخستین کتاب جدی بود که در بارۀ غلامحسین ساعدی و آثارش به طور ویژه میخواندم. در مجموع کتاب خوبی بود و نظرات کورش اسدی در بسیاری موارد برایم قابل قبول آمد. البته در چند مورد هم به دیدگاهش نقد داشتم که در برابر کار مهم و مفصل او چیز مهمی نیست. اسدی ساعدی را یک مبارز میداند که بهای اعتقاد و مبارزهاش را هم در زندانها به سختی میپردازد و به نقل از احمد شاملو آن بهای گزاف، چیزی نیست جز خلاقیتش! او حتی یک بار با آلاحمد به دیدن هویدا میرود تا در بارۀ سانسور و حذف آن راهکار بدهد که البته از این دیدار و گفتگو طرفی نمیبندند. همین مسئله باعث میشود وی از پیشگامان تشکیل کانون نویسندگان ایران شود. اسدی وی را نویسندهای میداند که مشکل مردم را بِلاهَت، سادگی و بیرحمی نسبت به اطرافیان میداند. مردمی که به دنبال یک قهرمان هستند تا مسئولیتها را به گردن بگیرد و آنها را نجات دهد و ... . این نکته در داستانها و نمایشنامههای او نیز به خوبی روشن است. اسدی داستانهای او را قوی میداند و دیگر آثار او را کمتر در حد داستانها میداند، به ویژه رمانهایش را! *** بهترین آثار غلامحسین ساعدی به نظر کورش اسدی: ** نمایشنامهها: - دیکته و زاویه - بهترین بابای دنیا - چوب به دستهای ورزیل ** داستانها: - شب نشینی باشکوه - عزاداران بیل - دندیل - گور و گهواره - واهمههای بی نام و نشان - ترس و لرز ** رمانها: به نظر اسدی، ساعدی مرد این میدان نبود و آن رمانهایی که نوشته، داستانهای کوتاهی هستند که بی جهت کش داده شدهاند یا کش آمدهاند!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.