یادداشت f_altaha

f_altaha

f_altaha

1401/2/3

حیدر
        نوشتن رمان تاریخی، آن هم تاریخ اسلام یعنی راه رفتن روی نخی باریک، رمان تخیل میخواهد و تاریخ صداقت و جمع این دو پارادوکسی است به شدت حساس و البته شیرین
واقعیت این است که خواندن تاریخ به صورت داستانی درهم تنیده و منسجم دل چسب تر است اما خب اگه این دلچسبی را میخواهی باید بپذیری که در بهترین حالت نویسنده انتخاب کند کدام گزارش تاریخی را نقل کند و کجا تخیل را وارد داستان کند. در این کتاب هم هرچند نویسنده تمام بخش های تاریخی را با پی نوشت و ذکر منبع مشخص کرده بود اما باز این ایراد را میتوان گرفت که گاهی مشخص نبود دقیقا از کجا تا کجای متن جز تاریخ است، به علاوه اینکه یکی از ویژگی هایی که این کتاب را از دیگر آثار متمایز می‌کرد این بود که از زبان خود مولا نوشته شده و خب همین از زبان اول شخص نوشتن تاریخی که اکثرا سوم شخص است خود باعث میشود گاهی برای به هم نخوردن سیر داستانی مجبور به اضافه و کم کردن و تغییر در آن شوی، که خود کار پر ریسک و خطرناکی است
 اما باز خواندن دوران زندگی امیرالمؤمنین با حضرت زهرا به زبانی ساده حداقل برای کسانی که کمتر سراغ کتب تاریخی می‌روند بی شک مفید است و آموزنده

فقط اینکه زمان داستان مربوط به زندگی مشترک پدرومادرامت است به معنای عاشقانه بودن رمان نیست و طبیعی است که بخش زیادی از داستان حول مسائل روز آن زمان و حتی غزوه های آن دوران باشد

اگر برای چاپ های جدید بخش منابع را از پی نوشت هایی که نکته ایی در آن ذکر شده جدا بشه خوانش بسیار روانتری خواهیم داشت
      
2

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.