یادداشت نازنین فرامرزی
1404/4/1
آثار یالوم همیشه برام جذاب بوده انگار خالی از خود سانسوری اولین بار توی رادیو راه از زبون مجتبی شکوری این کتاب پیدا کردم ولی حقیقت های تلخ داستان مثل سیلی توی صورت آدم میخوره مرلین همسر اروین عشق قدیمی طولانی که حالا آلزایمر و سرطان عجیب پیچیده ترش میکنه توی این کتاب یه فصل رو اروین نوشته یه فصل مرلین ولی از یه جای به بعد مرلین میمیره و قلب من جای درد میگیره که یالوم دوست داره کتاب کش بده چون دلتنگی مرلین با نوشتن تو این کتاب تسکین میده خیلی قشنگه یا مثلا جاهای که مریلین خسته و دردکشیده از درمان های سرطان یا اروین که یکی از کله گنده های روانشناسی مراجعه کننده خودش فراموش کردی فردی که دست کم ۲سال بیمارش بوده تمام بالا پاین های این کتاب زندگی واقعی و برای من یکی که جالب بود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.