یادداشت Kimia

Kimia

1402/8/7

روز رهایی
با وجود  ح
        با وجود  حجم کم کتاب خیلی خوندنش برای من طول کشید،حدودا یک ماه! بارها وسوسه شدم فعلا رهاش کنم و داستان کوتاه بخونم یا ژانر رو عوض کنم و از استاپ مطالعاتی بیرون بیام. چون سیر داستان طوریه که مدام با فکر شخصیت اصلی اینور و اونور میرید و راجع به سطحی ترین و عمقی ترین مسائل زندگی هم صحبت میشه :) و من مدام میخواستم رنج نویسنده رو با تمام وجود و همزمان با خودش و تک تک کلماتش درک کنم :) 
اما الان که تموم شده از این تعلیق راضیم
صفحات انتهایی کتاب به شدت برام عمیق و در عین حال ناراحت کننده بود
تک تک جملات انتهایی رو با درد نویسنده همراه شدم و حتی باهاش گریه کردم:)
از این حجم قوی بودن در عین ضعف و تنهایی
از این حجم پختگی یه نوجوان 14 ساله
از این قطار ذهن تاریک و پیچ در پیچش
از همگی در حیرت و تعجبم
پیشنهادم اینه اگر مثل من اوایلش توی ذوقتون خورد تاب بیارید و پیش برید :)
      
45

19

(0/1000)

نظرات

سگه:)))))))))))))))))) 
1

1

Kimia

1403/3/24

:))) 🥺😭 

0