یادداشت آزاده اشرفی
1403/12/1
مملکت داییجان ناپلئونی نمیدانم آیا این ترکیب را جایی شنیدهام؟ خاطرم نیست. اما روزهایی که کتاب را میخواندم، مدام در مغزم دیکته میشد. درست از یکسومابتدایی که آقاجان دست آشتی به سمت داییجان دراز کرد. داستانی با ریتم خطی و به ظاهر ساده، که پیرنگی بیرونی داشت و به ظاهر باید برای خوبحالی خوانده میشد. من هم بهواقع حالم خوب شده بود، اما خیلی زود دیدم چه دردی دارد داستان! و این واژگان در مغزم هی تکرار شد، "مملکت داییجان ناپلئونی". آدمهایی که طبق تلقین و ترغیب روباهصفتانی که به بازیشان گرفتهاند، در توهم توطئههای پشتپرده غوطهور شدهاند. انقدر که دیگر باور نمیکنند این خنجرهای خودیست که پشتمان را تکهتکه کرده. انگلیس نه تنها در ایران، که دستی به استعمار بیش از نیمی از دنیا داشته و قدمش را در خیلی جاها سفت کرده. و وقتی که از گُرده مردمان باهوش چیزی بهش نماسیده، دست و بالش را جمع کرده و اما، بیتلافی تاریخ آن مستعمره را خالی نگذاشته. طوریکه مردمی چون داییجان سر به جامعه گرفتند، و انقدر در این توهم دشمنی دست و پا زدند که حقیقت آزادی را ندیدند. تا جایی که در پایان داستان محزون زندگی خودت را تسلیم کنی و راه را برای دشمن باز کنی. مشقاسمهایی که بیهیچ آگاهی، پیرو یک سری خطمشی دیکته شدهاند. سواد و علم شناخت ندارند. فقط بالادستی هر چه بگویند، چشم میگویند و تمثال خداگونه از اربابی میسازند و درنهایت میفهمند هیچ ارزشی براشان قائل نشده. و آقاجانهایی که از در دوستی، تا دم مرگ توطئه را منحل نمیکنند و شیره جان آدمها را میکشند و افسار به اندیشه و روان آدمها میزدند. پشیمان که نشدند هیچ، نسل بعد از خودشان را از دوست داشتن هر چیزی به سیر میکنند. و چه لیلیها! چه لیلیها که خنثی ایستادند و نهایتا اشکی ریختند و بعد به آسانی تن به اسبهای زشتی دادند که اتفاقا قصد سواری داشتند، نه سواریدادن. آخرش، وقتی کتاب را بستم، فکر کردم بخشی از زندگی خانوادگی داییجان چقدر ماییم. چقدر داد میزنیم که های مرا ببینید، های حرفمان را بشنوید، های باورمان کنید، و چقدر بیملاحظه همه دردهاشان را سر این بیچاره آوار کردند. هر شخصیت در این کتاب، نماد یک شخصیت در اجتماع است. روشنگر تحقیرها، توطئهها، تصمیمها و تسلیمها. داییجان ناپلئون خنده نداشت، مبتذل نبود، غم داشت، غمی که باید نوازشش کرد، در آغوشش کشید و افسوس خورد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.