یادداشت مهرناز بهروش

        خیلی داستان قشنگی بود.
انگار نویسنده میخواست بهت نشون بده حسرت چیزی که نمیدونی داخلش چه خبره نخور، حتی اگر اون چیز زندگی خودت باشه!!!
داستان در مورد دختری به اسم لکسی هستش که وضع مالی و شغلی خیلی معمولی داره اما جلوی یه بار زمین میخوره و وقتی بیدار میشه توی بیمارستانه و خیلیم پولداره! در واقع لکسی توی یه تصادف بوده و سه سال گذشته‌ی زندگیشو کامل فراموش کرده. اون الان یه شوهر داره و توی یه خونه‌ی میلیاردی زندگی می‌کنه اما واقعیت اینه که این الان تازه اول داستانه! یعنی زندگی سیندرلایی لکسی به همون خوبی که به نظر میاد هست؟؟
      
13

3

(0/1000)

نظرات

کینسلا شیرین می‌نویسه 📒👏🍋💛🌻

0