یادداشت Parisa
1402/5/1
داستان کتاب در مورد دختری بسیار باهوش ،مستقل، جذاب و بسیار بسیار خوش شانسه، افراط گری نویسنده تو به تصویر کشیدن همچین کاراکتری برای من اصلا جذاب نبود، دختر بچه ای که تو سن خیلی خیلی کم مجبور میشه تنها وسط مرراب زندگیش رو سپری کنه و به صورت ناباورانه ای هوسمند و قدرتمنده ، به نظرم این میزان از اگزجر کردن شخصیت یک انسان اصلا سیر داستان رو نمیتونه پرکشش کنه، فکر کنم با توصیفی که کردم بتونین حدث بزنین که سبک کتاب تا چه میزان کلیشه ای هست، نویسنده سعی کرده بود این پیام رو منتقل کنه،که تو محدودیت ها انسان میتونه ستاره بشه،اما به نظر من لازم بود یکم واقع بینانه تر این موضوع رو به قلم در بیاره،منظورم از واقع بینانه این هست که بنظرم بهتر بود یکم اطلاعات بیشتری در مورد مسائلی که توصیف میکرد جنع اوری کنه، مثلا در رابطه با هنرمندی کاراکتر داستان، ،باتوجه به اینکه شخصا تجربه نقاشی کردن رو دارم ،میدونم این میزان تبحر برای نقاشی کردن حیوانات با تمام جزئیات نیاز به آموزش و تجربه داره،و برای شخصی که کمترین میزان ارتباط با انسان ها و جامعه بشری رو داره،این میزان پرفکت بودن ناباورانه ست، البته گویا مادر این خانم نقاشی میکردن، اما یقینا هنر به واسطه ژن به ارث نخواهد رسید. یا به نظرم خوش شانسی این خانم تو فرار از موقعیتی که به وضوح نتیجش مشخص بود ،خنده داره، البته که چاشنی های شانس اقبال،زیبایی مفرط خانم ها، جنگ و کشمکش بین شخصیت های مذکر تو داستان ها برای جلب توجه از یک زن ،استقلال مفرط و زیرکی کاراکتر اصلی و قهرمان سازی از جمله روش هایی هست که گویا امروزه طرفداران زیادی داره و نویسنوه ها خیلی ازش استفاده میکنن . من ترجیح میدم در مورد کتاب خیلی جزئیات پردازي نکنم، فیلمی که با اقتباس از این کتاب ساخته شده بود رو هم دیدم ،بهنظر من خیلیخیلی معمولی و کلیشه ای بود، البته گمونم این سبک روایات برای نوجوانان و افراطی که قهرمان محور بودن داستان ها براشون جذابه، بتونه مورد توجه واقع بشه، اما برای من اصلا سطح کیفی قابل قبولی نداشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.