یادداشت مهسا
1403/8/30
زخم زيباست. زخم يادگاري ست از گذشته. فقط نشاني نيست كه بر دست يا صورت ما نشسته باشيد. با خود خاطراتي دارد. زخم ها به چشم مي آيند. بي جهت درست نمي شوند. ناگهاني اند و حاصل اتفاق و اتفاق هميشگي نيست. اتفاق ها همان چيزهايي هستند كه درباره شان حرف مي زنيم، همان استثناها، كه اگر با زخم شكل بگيرند با درد هم همراهند. و ما عاشق حرف زدن از دردهاي مان هستيم. . من عاشق این جمله ی مردها هستم: این با بقیه فرق می کنه... در این جمله چیزی نشسته که مخلوطی از ذکاوت و حماقت است. شاید عبارت درستش خودباهوش بینی باشد. : این با بقیه فرق می کنه. یعنی: به من چه که شما بد آوردین، من شانس آوردم. : این با بقیه فرق می کنه. یعنی: تو که باهاش تنها نبودی. : این با بقیه فرق می کنه. یعنی: به تو چه؟! هر چی هم باشه درستش می کنم. یعنی: دارم می میرم براش. ته تهش یعنی: خفه شو. من اینو می خوام.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.