یادداشت روژان صادقی
1403/3/19
حقیقتش اینه که بچهها راست میگن. این کتاب برای من روژان ۲۲ ساله که در ایران معاصر زندگی میکنه، (با تمام محرومیتها و امتیازاتی که دارم) نوشته نشده. برای یک شهروند آمریکایی، اون هم سفیدپوستش نوشته شده. که خب لزوما چیز بدی نیست اما نسخهی خوبی هم برای من نیست. اما من میتونم از همین کتاب هم برای خودم چیزی به یادگار بردارم. تهنشینی که احتمالا سالهای بعدی از سندل خواهم داشت، نه توضیح فلسفهی اخلاق کانت، نه بحث راجع به غایتشناسی ارسطو و نه معماهای اخلاقیش خواهد بود. چیزی که برای من میمونه اهمیت «تکتک» روایتهای فردیه. اینه که وقتی بحث «انسان» میاد وسط ما نمیتونیم یک قرارداد کلی یا یک قانون جهانشمول داشته باشیم. به اندازهی تکتک ما میتونه استثنا وجود داشته باشه و هر کدوم از این استثنائات لایق شنیدن شدن و ارزش نهادن هستند. حالا وقتی نمیتونم قانون اخلاقی صادر کنم از من چه چیزی برمیاد؟ شنیدن، گفتمان کردن و در نهایت همدلی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.