یادداشت حسن مجیدیان
1403/8/22
🔹 کتاب مِلداش ملداش در زبان مازنی یعنی ملاداداش که خطاب به طلبه های مبلغ استفاده میشود. این کتاب شیرین، داستان سفر تبلیغی هدایت ایلچی به یکی از نقاط مازندران است. کش و قوس ها و اتفاقات جالبی در ایام اقامت هدایت در روستا اتفاق می افتد که خواندنی و آموختنی است و موقفی است برای تامل و تدبر که اگر ما در این موقعیت ها گیر بفتیم از دست و دلمان چه برخواهد آمد. انگار آینه ای از وضع ماست این کتاب. برای طلبه ها و آنها که با مردم سر و کله میزنند ، حرف های خوبی دارد. در رمان ملداش به قلم آقای فیروزجایی که نشر معارف چاپش کرده، ایلچی در روستا با مریضی و تشنج همسرش، بی فرزندی و بحث آوردن بچه از فامیل یا پرورشگاه به خانه، بیان اشتباه مساله ی شرعی و ضرر بیست میلیونی به شیربانِ گاودار و واهمه ای دائمی از عکس العمل او، مواجهه با عقاید خرافی مردم، دردهای جوانان مجرد و عاشق روستا، گاومرگی در روستا و مهاجرت مردم، ترس از بحث غسل و کفن و تلقین میت و....دست به گریبان است و انگار با همین دردها و دردسرها، برای خودش سلوکی ویژه و پر فراز و نشیب دارد. در هر صورت این کتاب مختصر که ظرفیت تفصیل بیشتری هم داشت، یک دوره ی مردم شناسی و البته خودشناسی است و خواندنش حتما مفیدِ فایده است. ۸ بهمن ۱۴۰۲ #معرفی_کتاب #کتاب_ملداش #طلبه #تبلیغ #آخرین_کتابی_که_خواندم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.