یادداشت سوگند مهرزاد

        راستش  خوندن این کتاب برای من تجربه عجیبی بود. به‌نظر می‌رسه هدف کتاب اینه که با نگاه روان‌درمان‌گرانه به ترس از مرگ کمک کنه ولی برای کسی که از مرگ واقعا وحشت داره خوندنش شاید بیشتر باعث ترس بشه تا آرامش. خودم اما وقتی به مرگ فکر می‌کنم اون رو پایان نمی‌بینم بلکه شروعی می‌دونم برای سفری به‌سمت خدا. همین باور باعث می‌شه که ترسی از مرگ نداشته باشم، برعکس آرامش درونی بیشتری هم حس می‌کنم.
بنظرم این کتاب شاید برای کسانی مفید باشه که از زاویه‌ای کاملا انسانی و روان‌شناسانه دنبال معنای مرگ هستن، ولی اگر کسی از پیش نگاه معنوی و ایمانی به مرگ نداشته باشه ممکنه نه‌تنها کمک نگیره بلکه بیشتر درگیر اضطراب بشه.
      
55

7

(0/1000)

نظرات

منم خیلی با خودم فکر کردم که اینایی که اعتقادی به معاد و دنیای پس از مرگ ندارن،‌چجوری میتونن با مرگ کنار بیان؟!
1

0

دیدگاه‌های مختلفی دارن اما اکثرا دو مدل با مرگ کنار میان.
یک اینکه بعضی‌ها می‌گن مرگ مثل بخشی از طبیعته و همون‌طور که هر چیزی توی دنیا به‌ وجود میاد، یه روز هم تموم می‌شه. همین نگاه کمکشون می‌کنه مرگ رو طبیعی ببینن.
و دوم بعضی‌ها هم بیشتر به "همین زندگی" می‌چسبن. یعنی سعی می‌کنن از لحظه‌هاشون خوب استفاده کنن، کارای قشنگی بکنن، یاد و اثری از خودشون بذارن و همون لذتِ در لحظه‌ی خودمون.
اما مشکل این نگاه‌ها اینه که هیچ‌کدوم جواب قطعی‌ای به فرد نمی‌دن. چون آخرش مرگ یه علامت سوال بزرگ باقی می‌مونه. آدم هر چقدر هم خودشو سرگرم کنه یا دلیل بیاره وقتی به لحظه‌ی آخر نزدیک می‌شه باز اون خلا و ترس برمی‌گرده. 

0