یادداشت کتابفام
1404/4/13
۱۸۱ صفحه در ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه. زیرمجموعهای کوچک اما حیاتی از رمان وجود دارد که هنوز در انتظار برچسب طبقهبندیست. شاید بتوان آن را «رمانگفتار» نامید، چیزی که در هر صورت نشان میدهد که این پیشنهاد حداقلی (اما نه لزومن مینیمالیستی) تقریبن بهطور کامل از طریق گفتوگو آشکار میشود. «اعتماد» اثریست از نویسندهی تبعیدی آمریکای لاتین «آریل دورفمن»؛ تمثیلی سیاسی که با جاهطلبی مسائل بزرگی چون وفاداری، ایدهئولوژی و حقیقت را پیش پرسش میکشد، اما حل نمیکند. متنی که عمدتن در قالب گفتوگو و تفسیرهای اعترافآمیز در محیطهای محدود و به سختی توصیفشده نوشته شده و اغلب به نظر میرسد بیشتر به نمایشنامهای بِکِتی نزدیکتر است تا یک رمان سنتی. «اعتماد» اثریست که حتی برای خوانندهای که با آثار پرمحتوای «آریل دورفمن» آشناست، همچنان یک چالش است. دورفمنی که رمانها و نمایشنامههای پیچیدهی او چندلایه هستند، اما تقریبن همه در یک سطح به مسائل سیاسی میپردازند. سیاستی که دقیقن در زیر سطح «اعتماد» میجوشد، هویتها، ملیتها و روابط شخصیتهایش را تغییر میدهد و دوباره شکل میدهد و همچنین به کانون این اثر تبدیل می شود، که با ابزار عاشقانه و فریبندهی ورود یک زن به پاریس برای دیدار معشوقش آغاز میشود. قسمت اعظم رمان «اعتماد» از طریق مکالمهای تلفنی ارائه میشود و حداقل چیزی که میتوان در اینباره گفت، این است که این ژانر دارای ریسک بالاییست اما، آقای «دورفمن» خوب از پس حفظ کردن تنش در رمانش برمیآید و این، بیشتر به خاطر گریزپا بودن شخصیت «لئون» است زیرا که برخلاف «باربارا» ما هرگز مطمئن نیستیم که آیا او یک دوست است، یک مامور دوگانه است که روش موشوگربهبازی در پیش گرفته، یک دیوانه است یا یک عاشق وسواسی. «اعتماد» یک رمان سیاسی و همچنین یک مطالعهی دقیق است که به مضامین متعددی چون شخصیت و وسواس فکری میپردازد؛ اثری کوتاه اما کامل که با تفسیرهای پراکنده بهطور یکسان خطاب به خواننده و رماننویس گفته میشود. «دورفمن» از تنش یک موقعیت سیاسی بیثبات استفاده میکند تا خواننده را وادار کند که حقایق بیان شدهی شخصیتهایش و همچنین انگیزه های آنها را زیر سوال ببرد. «اعتماد» که هرچند در آشکارسازیهای خود دقیق است، اما در نتیجهگیریهایش غمانگیز، خواهان بازنگری اساسی در ماهیت اعتماد است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.