یادداشت Soli

Soli

Soli

1404/4/14

        مزخرف.
اول انتخابش کردم برای خوندن و بعد اومدم گودریدز و ریتینگ پایینش رو دیدم، اما اولش جالب بود نسبتا و منم دلمو خوش کردم به همون پنج ستاره‌ای که دیدم، که کاش نمی‌کردم. 
اولش خیلی جالب شروع شد، اما از جایی که راوی عوض شد گند خورد توش و فقط چرت‌وپرت بلغور کرد. 
با یه راوی غیرقابل‌اعتماد طرفیم، راوی تغییر می‌کنه و راوی جدید حرفای قبلی رو نقض می‌کنه و می‌گه که داشته دروغ می‌گفته. از یه جایی به بعد هم که تغییر می‌کنه و اصلا نمی‌فهمی کیه. 
داستان با یه تک‌گویی نمایشی شروع می‌شه و می‌فهمیم که یه نفر داره تو زندگی دو تا خواهر فضولی می‌کنه و برای اون یکی هم تعریف می‌کنه. در اصل داستان اون دو تا خواهره با دو تا مرد که معشوقه‌هاشونن. البته یه سری موجود عجیب و غریب هم اون وسط هستن که من آخرشم نفهمیدم چرا. یه جنگل غول‌پیکر، یا درختی که توش آتیش هست و نمی‌سوزه، یا یه موجود گردالو که مثل شیر یال داره اما بدن نداره و دست و پاش به سرش وصله. :/
توصیفاتش از فضا و این‌جور چیزا خوب بود ولی فکر کنم. قیافه‌های جالبی هم ترسیم کرده بود. 
یه جاش که خیلی مسخره بود این بود که مرده به دختره گفت "من به خاطر تو در بلندترین نقاط دنیا خرک می‌زنم" و چند بار هم روش تاکید کرد. آخه خب که چی؟ خرک بزنی که چه کار کنم
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.