یادداشت کتابخانهٔ بابل
1403/5/17
رمانی که رمان نیست شما مشغول خواندن معرفی کتاب اگر شبی از شبهای زمستان مسافری اثر ایتالو کالوینو هستید. این ریویو را علی شاهی نوشته و آنرا در مجلهی اینترنتی «کتابخانهی بابل» منتشر کرده است. شما صفحهی مجله را باز کردهاید، به دنبال نوشتهی تازهی علی شاهی گشتهاید، آنرا بالای صفحه یافتهاید و تصمیم گرفتهاید آنرا بخوانید. راحت روی صندلیتان نشستهاید، نور صفحهی نمایشتان را تنظیم کردهاید و با آرامش شروع به خواندن معرفیای کردهاید که در آن نوشته شده: «شما مشغول خواندن معرفی کتاب «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» اثر ایتالو کالوینو هستید. این ریویو را علی شاهی نوشته…». آیا این نوشته قواعد مألوف معرفینویسی را نقض کرده است؟ آیا انتظار نداشتید چنین معرفی کتابی را در یک مجلهی اینترنتی بخوانید و معتقدید که نویسنده نباید فاصلهی خودش با شما را بر هم بزند و در نوشتهاش به خودش، به شما و به خود نوشته اشاره کند؟ حق با شماست. حس عجیبی دارید و نمیدانید با این متن چه کنید. این همان اتفاقی است که وقتی مشغول خواندن رمان «اگر شبی…» هستید بارها و بارها برایتان میافتد. داستانی دربارهی خوانندهای که تصمیم دارد رمانی بخواند به نام «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» اما هر بار به راهی غیر از آنچه پیشبینی میکنید کشیده میشود. روایتی که در آن قواعد مألوف داستاننویسی به هیچ وجه رعایت نشده و راوی آگاه به این که مشغول روایت برای شماست مدام بین شما و داستان فاصله میاندازد. رمانی با چند شروع و چند پایان مختلف که در طول روایت پخش شدهاند. هزارتویی که در آن از هر راهی بروید به همان جایی که قبلاً بودهاید باز خواهید گشت. یک اثر شاخص و تعیینکننده در جنبش ادبی پستمدرنیسم. کالوینو در بهترین حالت خود. نویسنده با طراحی یک ساختار بدیع و جذاب، مسائل مهمی را دربارهی رابطهی داستان با جهان واقعی، رابطهی نویسنده با خواننده و رابطهی انسان با کتاب مطرح میکند. رمان مانند نقاشیهای فان آیک یا بلاسکز مخاطب را به درون خود میکشد و شما با نزدیکشدن به شخصیت کتابخوان داستان هم در تجارب او شریک میشوید و هم تجارب خود را به اشتراک میگذارید. حال به انتهای معرفی رسیدهاید و میخواهید یک بار دیگر آنرا بخوانید. نگاهی به کل متن میاندازید. جملهی آخر بیش از همه شما را برانگیخته و درگیرتان کرده است: «تجربهی خواندن رمان کالوینو را به هیچ وجه از دست ندهید»…
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.