یادداشت پامنی یا همون xddc سابق

        من از کتاب فانتزی خوشم میاد، کتاب هایی که اژدها و خون اشام ها و از این قبایل توشون عادیه 🤷‍♀️ و جزو روزمرگیه و درباره‌ی این کتاب هم باید بگم جالب بود و شخصیت اصلی کتاب با پستی و بلندی هایی همراه بود که همین داستان رو جذاب میکرد اما گاهی وقت ها کسل کننده میشد و میشد از اول حدس زد که ابر دنبال خواهر بزرگ و نق نقوی داستانمون بود.
یه حس همزاد پنداری عجیبی با خواهر بزرگه و پدر داستان داشتم.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.