یادداشت پیمان قیصری
1402/5/21
ربکا یا ربهکا یکی از بهترین داستان های کلاسیکی هست که خوندم. واقعیت اینه که فکر میکردم داستان کتاب یک داستان عاشقانه در مورد دختری به نام ربکا باشه ولی خب فکر درستی نبود. راوی و محوریت داستان دختری هست که به عنوان مصاحب یا مونس برای زنی ثروتمند کار میکنه و اون رو توی سفرها همراهی میکنه. پیرزنی که شهوت عجیبی برای معاشرت با آدم های مشهور داره. داستان از هتلی در مونت کارلو آغاز میشه جایی که پیرزن به همراه همین دختر جوان در اون اقامت داره و صید جدیدش هم مردی هست به نام ماکسیم دووینتر. ماکسیم صاحب عمارت زیبایی به اسم مندرلی هست که چند ماه قبل همسرش ربکا رو در اثر یک سانحه دریایی از دست داده. در این هتل آقای دووینتر و دختر جوان با هم آشنا میشن، به هم علاقمند میشن و ازدواج میکنن و پس از ماه عسل به مندرلی میرن. در مندرلی اتفاقاتی می افته که سیر داستانی کتاب رو تشکیل میده. کتاب قصهی جذابی داره و تا آخر هم شما رو تشنه نگه میداره، تشنهی دریافت حقیقت ماجرا.ه
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.