یادداشت علی سلطان زاده
1400/8/28
کتاب «سه رساله دربارۀ نظریه جنسی» را فروید برای اولین بار در سال 1905 منتشر کرد؛ اما چند بار در زمان حیات فروید و توسط خود او تغییراتی در این کتاب ایجاد و مجددا چاپ شد. فروید در این کتاب نظریهاش را در مورد میل جنسی توضیح میدهد و به طور خاص ارتباط این میل را با کودکی بیان میکند. این کتاب از سه رساله تشکیل شده است. قبل از اینکه به صورت جزئیتر به محتوای کتاب بپردازم، باید بگویم قطعاً این کتاب در زمینۀ روانشناسی قابل تأمل است؛ اما ترجمۀ آن تا حدودی نامناسب و نامفهوم است. رسالۀ اول این کتاب در مورد انحرافات جنسی است. فروید به تأسی از یکی روانپزشکان و سکسولوژیستهای قرن نوزدهم، ریچارد کرفتابینگ، انحرافات جنسی را به چهار گروه تقسیم میکند: فتیشیسم، سادیسم، مازوخیسم و وارونگیها. فتیشیسم یعنی علاقۀ انسان به اندامهای غیرجنسی مثل پا، دست، بینی و غیره. سادیسم یعنی میل به دگرآزاری و مازوخیسم یعنی میل به خودآزاری. وارونگیها دستهای است که گرایشهایی مثل همجنسگرایی، دوجنسگرایی، میل جنسی به کودکان و غیره درون این دسته قرار میگیرد. در رسالۀ دوم فروید با این عقیدۀ عمومی که معتقد است در دوران کودکی میل جنسی وجود ندارد و از دورۀ بلوغ ظاهر میشود، مخالفت میکند. ادعای فروید این است که چنین اشتباهی ناشی از این است که عموماً افراد درک درستی از زندگی جنسی ندارند. به عقیدۀ فروید برای شناخت ویژگیهای ذاتی میل جنسی و سرچشمههای آن اتفاقاً باید به دوران کودکی انسان رجوع کرد و این دوران را مورد بررسی قرار داد. کسانی که با روانکاوی آشنایی داشته باشند، میدانند این ادعای فروید، یکی از پایههای اصلی روانکاوی است. فروید در رسالۀ سوم به این موضوع میپردازد که اگر میل جنسی در دورۀ کودکی هم وجود دارد، پس در دورۀ بلوغ چه اتفاقی رخ میدهد که این دوره را در زمینۀ جنسی خاص میکند. به طور خلاصه توضیح فروید این است که در دورۀ کودکی میل جنسی اتواروتیک است؛ یعنی چیزی که باعث تحریک میل جنسی کودک میشود، نه بدن دیگران، بلکه بدن خودش است. اما در دورۀ بلوغ، میل جنسی از حالت اتواروتیک خارج میشود. این یکی از مهمترین تفاوتهای بلوغ با دورۀ کودکی است. فروید از سال 1905 تا 1924 بارها بخشهایی از محتوای این کتاب را تغییر داد و مطالبی را به آن افزود. نسخۀ نهایی این کتاب، شامل مفاهیم معروف «عقدۀ ادیپ» و «اضطراب اختگی» است. عقدۀ ادیپ به میل و اشتیاق جنسی پسرها نسبت به مادرانشان و رقابتجویی این پسران با پدرانشان گفته میشود. اضطراب اختگی به اضطراب پسر از اخته شدن به دست پدر به خاطر میل جنسیاش به مادر است. مشخص است که عقدۀ ادیپ و اضطراب اختگی به هم مربوطاند. با توجه به این توضیحات معلوم است که اگر کسی میخواهد با خیلی از نظریات فروید در باب مسائل جنسی آشنا شود، این کتاب فروید باید یکی از انتخابهای اصلی او باشد. یکی از نظریات فروید در مورد این مسائل، مربوط میشود به مسئلۀ همجنسگرایی: آیا فروید دگرجنسگرایی را «طبیعی» و همجنسگرایی را «غیرطبیعی» میداند؟ بخش مهمی از پاسخ این سؤال به فهم ما از متن همین کتاب بستگی دارد. آنچه که در این کتاب مشخص است، این است که فروید همجنسگرایی را در رسالۀ اول مورد بررسی قرار میدهد و آن را بین انحرافات جنسی آورده است. اما برخی معتقدند فروید اساساً انحرافات جنسی را نه تنها «غیرطبیعی» نمیدانست، بلکه بر این عقیده بود که رگهای از آنها را در همۀ انسانها میتوان یافت. این کتاب فروید خیلی خوب و مهم است، اما من یک امتیاز به خاطر ترجمۀ نامناسب آن، از این کتاب کم میکنم و به آن 4 میدهم.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.