یادداشت سمیه بینا

و تنها باد می داند
        خیلی وقت بود کتابی با چنین فضایی نخوانده بودم. خواندم و لذت بردم.
**و تنها باد می‌داند** رئالیسم جادویی است.  ماجرایی عاشقانه‌ در بستری تاریخی؛ میان مردمی که برای استقلال ایرلند می‌جنگیدند.
امی هارمن دست خواننده را آرام‌ می‌گیرد و با خود میبرد به دل مردمانی که جانشان را در راه آزادی وطن فدا کردند.
هنر نویسندگی این است‌؛ با صحنه پردازی و شخصیت پردازی عالی خواننده جذب شخصیت شود، کنارش مینشیند، احساسش را درک می‌کند، با دل و جان به حرفهایش گوش می‌دهد، با اشکش اشک میریزد و با خوشی‌اش دلخوش می‌شود.
خواننده را وادار می‌کند دست به دامان سرچ گوگل شود تا اسطوره‌ی ایرلند **مایکل کولینز** را بهتر بشناسد. 

تنها دلگیری‌ام از نویسنده این است که کاش فصل آخر را سریع جمع نکرده  و با جزییات بیشتری به تصویر کشیده بود. 

نکته: این کتاب مناسب جمع‌خوانی نیست چون پایبندی به مقرری خیلی سخت است.


      
39

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.