یادداشت saeed tehrani pooya

        کتاب حاضر یکی از جلدهای مجموعه «بچه‌های اطراف جهان» است. در هر کدم از کتب این مجموعه، قصه‌ای واقعی نوجوانی را می‌خوانید که تسلیم مشکلات محیط زیست زندگی‌اش نشده است. این نوجوانان در برابر اتفاقات بی تفاوت نبوده و تلاش کرده تا دنیای دور و برش را کمی تغییر داده و بهبود بخشد. این قصه‌ها می‌تواند الهام بخش بچه‌ها باشد تا نسبت به اطرافشان بی تفاوت نباشند. همچنین  در این کتاب نوجوان با کشور سوژه مورد نظر و زبان و محل زندگی او نیز آشنا شده و اطلاعات عمومی او افزایش پیدا می‌کند.
در این جلد از این مجموعه داستان حقیقی «آرون» از زامبیا را می‌خوانید که او ابتدا از فیل‌ها می‌ترسید ولی زمانی که بچه فیلی در حال غرق شدن بود، یک تصمیم آگاهانه و به‌هنگام، او را وارد مسیر تازه‌ای کرد و سرنوشت زندگی او را تغییر داد.
.
برشی از متن کتاب:
آرون نگاهی نگران به اطرف انداخت و دنبال فیل مادر گشت. یعنی همین نزدیکی‌ها بود؟ ترس به دلش افتاد. خیلی وقت‌ها فیل‌ها می‌آمدند نزدیک روستا و همه چیز را زیر پاهایشان له می‌کردند. همین چند وقت پیش، فیل‌ها یکی از اهالی روستا را کشته بودند. اما آرون خیچ فیل دیگری آن اطراف ندید. بچه فیل کمک لازم داشت...
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.