یادداشت فهیمه
1400/10/23
داستان کتاب در مورد صاحب تنها کتابفروشی در یک جزیره ی تقریبا سوت و کوره و بدون در نظر گرفتن فلاش بک ها، حدود پونزده سال از زندگی کتابفروش رو روایت می کنه. در کل دوستش داشتم، اما احساس می کنم بعد از فصل سوم، کمی شتاب زده شد. می تونست بدون کسل کننده شدن، دو برابر طولانی تر باشه. پ.ن: فرق کتاب خوب و بد همینه! کتاب قبلی -باشگاه کتاب خوانی جین آستین- رو گرچه دوست داشتم، با زجر تمام کردم. این یکی رو حدود چهار بعدازظهر شروع کردم و جز به اجبار زمین نگذاشتم. همان شب تمام شد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.