یادداشت مگالونیا

جلد اول قش
        جلد اول قشنگ بود، ولی یه چیزی تو رابطه‌م با شخصیتاش کم بود. اما تو جلد دوم؟ همه‌چی برام واقعی‌تر شد. دردشون، ترس‌هاشون، عشق ، شکست‌هاشون و... همه رو حس کردم.

توی این جلد رین با مشکلات جدی تر و تصمیمات حیاتی تری روبه‌رو میشه و در عین حال داره با گذشته‌ای که مثل سایه دنبالشه، دست و پنجه نرم میکنه. 

شخصیت رین هم برام قابل درک بود و هم بعضی موقع ها دلم میخواست داد بزنم و ازش بپرسم چرا؟‌! شخصیت های فرعی نسبت به جلد اول پر رنگ تر شده بودن و اصلا موقع شروع کتاب فکرش هم نمیکردم که بتونم باهاشون ارتباط بگیرم و این‌جوری دلم رو بشکونن. 

صفحات آخر این کتاب رو با گریه ورق می‌زدم و بعد از تموم شدنش همچنان ذهنم درگیرش بود.
این جلد پر از لحظه‌هایی بود که باعث شدن لبخند بزنم، حرص بخورم، اشک بریزم، عصبی شم... و با همه‌ی این‌ها، وقتی رسیدم به آخرین صفحه، فقط زل زدم بهش و دلم نمی‌خواست تموم شه.
      
60

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.