یادداشت سارا کرمانی
1400/10/30
«خیلی دور خیلی نزدیک» توصیف منه بعد از خوندن این کتاب بعدن نوشت: خیلی دور چون پسر سناتور ایتالیا تو شهر تورین با یه ثروت عجیب و غریب و دبدبه و کبکبه کجا و ما کجا؟! خیلی نزدیک چون دغدغههای ادواردو همین چند تا دغدغهاین که اینقدر دور و فرمون جارین که دیگه عادی شده برامون. این دغدغه ها اینقدر عادی شدن که باید گاهی آشنایی زدایی کنیم و از یه منظر دیگه نگاه کنیم تا خدا رو شکر کنیم بابت داشتنشون. چه آشنایی زداییای بهتر از خوندن نقطه نظر یه آدم از اون سر دنیا؟! ما در مورد دغدغههای بزرگ مثل ماهیهای توی آب هستیم. انقدر زیاد گفته میشه دور و برمون که یادمون میره هر یه دونهش اونقدر بزرگه که یه آدم کل زندگیشو وقف کنه و بازم وقت کم بیاره و اونقدر قدرتمنده که هر یه دونهش میتونه یه آدمو ککللللللن نجات بده و مسیر زندگیشو به زیبا ترین عاقبت هدایت کنه... (از طاقچه بینهایت خوندمش)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.