یادداشت معصومه آوا

معصومه آوا

معصومه آوا

3 روز پیش

        همین حالا با چشمان خیس از اشک آخرین کتاب از آخرین جلد رمانِ بلند آتش بدون دود را تمام کردم. هرچند بین هر جلد وقفه می‌انداختم بازهم می‌گویم کاش بیشتر طولش می‌دادم. کاش خواندن از این قلم و این داستان الان تمام نمی‌شد. کاش حالا حالا ها از آلنی‌مارال می‌خواندم...
چقدر دوستشان داشتم. با مردم صحرا زندگی کردم و عاشق شدم و بعد مبهوت روحیه حماسه‌شان. 
داستانی خواندنی از عشق،حماسه و قیام و فداکاری
سطر به سطر همراهش می‌شوی و قلم آنقدر مجذوبت می‌کند که فرقی ندارد بحث از سیاست است یا عشق، نمی‌توانی رهایش کنی.
برای درد کشیدن کنار مردم مظلوم ایران، برای درکشان آتش بدون دود را بخوانیم. برای کشف حقیقت در دنیا و در درون خودمان، برای "مسیر" و هدف داشتن...
برای درست زندگی کردن، جوانمردانه زندگی کردن، آتش بدون دود بخوانیم :)
      
33

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.