یادداشت سارا شادمهر؛


"شمشیر سر
        
"شمشیر سرنوشت" دومین کتاب از مجموعه "ویچر" نوشته آندری ساپکوفسکی است.
 این کتاب نیز مانند جلد اول، "آخرین آرزو" (The Last Wish)، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که هر کدام به نوعی به پازل زندگی گرالت ریویا، ویچر مشهور، تکه‌ای اضافه می‌کنند.
به‌طور کلی این کتاب مانند جلد اول مجموعه( آخرین آرزو ) متشکل از داستان‌های کوتاه و آشنایی با فضای غنی فانتزی کتاب و شخصیت‌هااست.

*نقاط قوت شمشیر سرنوشت:*
با توجه به جلد اول این جلد از مجموعه بسیار قوی‌تربود  و جدا از همه‌ی این‌ها جذابیت فراتری نسبت به جلد قبلی یعنی " آخرین آرزو" داشت.

یکی از این‌ نقاط قوت که همین ابتدا باید بهش اشاره داشته باشم .

•اوج‌گیری شخصیت‌پردازی•

   《گرالت، 》فراتر از یک قاتل هیولا:
در این جلد، گرالت عمق بسیار بیشتری پیدا می‌کند. دیگر فقط یک ویچر بی‌احساس و خشن نیست. ما با تناقضات درونی او، تلاشش برای یافتن جایگاه خود در دنیایی که مدام در حال تغییر است، و عواطف پنهانش آشنا می‌شویم. او انسانی می‌شود که بین وظیفه و احساس، منطق و قلبش، درگیر است. که ورای تمامی این عمق احساسات ، آشنایی و ارتباطی که بین مخاطبان (از جمله خودم شکل گرفت ) بیش‌ از اندازه بی‌نظیر بود و اون کمبود آشنایی سطحی با گرالت در جلد اول کاملا از بین رفت و یک معارفه‌ی دوم به شدت قوی برای یکی از《 مهم‌ترین  شخصیت‌های اصلی》بوجود آورد و همین باعث دیدگاه متفاوت من به شخصیت گرالت شد .

《یِنفر》جادوگر قدرتمند و مرموز:
 رابطه پیچیده و پرشور گرالت با ینفر در این جلد به اوج خودش رسما رسید. تنش بین این دو شخصیت ملموس و جذاب و خواننده را به خود جذب می‌کنه و داخل این جلد از کتاب ما جنبه‌های آسیب‌پذیر و انسانی ینیفر رو  می‌بینیم که او را از یک جادوگر کلیشه‌ای فاصله می‌ ده .
خب اکثریت که مسلما جلد اول رو مطالعه داشتید.
 ورود و معرفی شخصیت ینفرِ ساحره کمی برای خوانندگان ناخوشایند بود و تصور عملا نادرستی رو روی خوانندگان (از جمله خودم) رو گذاشت .
 (توانایی اسپویل ندارم.) 

    و اما! 
  (هشدار اندکی اسپویل)

معرفی سیری  و آغاز یک حماسه:
 بدون شک، یکی از مهم‌ترین اتفاقات این جلد، معرفی شخصیت سیری است. داستان "شمشیر سرنوشت" نه تنها پایه و اساس رابطه‌ی گرالت و سیری را می‌گذارد، بلکه بذرهای حماسه‌ی بزرگ‌تر مجموعه ر و می‌کاره ارتباط سرنوشت‌ساز این دو، که از قانون غافلگیری نشأت می‌گیرد، یکی از درخشان‌ترین ایده‌های ساپکوفسکی‌عه  که همین باعث استقبال بی‌نظیری از خوانندگان برای شروع  اصلی و واقعی سرسام‌آور مجموعه است و بعد از اون با پایان جلد دوم و شروع جذاب جلد مواجه خواهید شد .


عمق بخشیدن به مفهوم "سرنوشت":
   همانطور که از نام کتاب پیدا بود  مفهوم سرنوشت (Destiny) در این جلد به شدت پررنگ‌عه  سپکوفسکی به طرز هنرمندانه‌ای به این سوال می‌پردازده که آیا انسان می‌تواند از سرنوشت خود فرار کند یا نه. داستان‌ها نشون می‌دن که سرنوشت گاهی اوقات می‌تونه به شکلی غیرمنتظره و حتی طعنه‌آمیز به سراغ شخصیت‌ها بیاید، حتی اگر آن‌ها تلاش کنند از سرنوشت فرار کنند .
(و مسلما جدای این مفهوم "سرنوشت " سوالات زیادی در جلد اول پیش اومد که پاسخی نداشتند و هنوز خیلی از اون‌ها مبهم باقی موندند ، اما داخل این جلد به بیشتر اون‌ها از جمله مفهوم سرنوشت و خلسه‌ی  گرالت ویچر ، ینفر ساحره ، ملکه کلانته و دیگر شخصیت‌ها پی می‌برید.)


غنای دنیای فانتزی:
  سپکوفسکی با هر داستان کوتاه، گوشه‌ای جدید از دنیای ویچر را به ما نشون داد . از فرهنگ‌های مختلف گرفته تا موجودات فانتزی متنوع و جادوهای قدرتمند، این دنیا با جزئیات دقیق و واقع‌گرایانه ساخته شده و  این جزئیات باعث می‌شوند که خواننده به راحتی در این دنیا غرق بشه ...


زبان و لحن خاص سپکوفسکی:
 نثر سپکوفسکی در این جلد  هم جذاب و پر از طنز کنایه‌آمیزه  دیالوگ‌های هوشمندانه، اشاره‌های فلسفی و لحظات اکشن هیجان‌انگیز، همگی باعث می‌شوند که خواندن کتاب لذت‌بخش باشه.
و همین می‌شه دلیلی بر اینکه سپکوفسکی استادی در این طنز‌آمیزی در حین تاریک‌ترین لحظات داستان ، هست.

موضوع اصلی و مضمون اخلاقی‌:
در این جلد باید بگم شاهد یه تفاوت اصلی بودم که با جلد اول اون رو متمایز می‌کرد . "محور مضمون اخلاقی و حتی روابط" در این جلد استثنایی بودند و به‌ جای جلد اول که بیشتر تمرکز بر فضا و معارفه‌ی شخصیت‌ها بود ، سپکوفسکی در این جلد اشاره‌ی بیشتری به روابط اجتماعی و جامعه‌شناسی داشت . موضوعاتی جدا از اختلاف طبقاتی، روابط رعایا و اشرافیان (که پوشش اجتماعی بود) به روابط‌های بین انسان و مضامین اخلاقی تاکید داشت که می‌تونم بگم رابطه‌ی ویچر و ساحره می‌تونه شما رو به یک نتیجه‌گیری خوب برسونه .


و اما ! می‌رسیم به


نکات قابل بحث(و نه لزوماً نقاط ضعف):

ساختار داستان کوتاه:
بازهم همون چیزی که من در جلد اول ازش گله دارم . درسته اکثریت قشر کتابخوان به داستان‌ها و کتاب‌های کوتاه روی می‌آرن ولی ما تصاد این رو هم در اینجا داریم و می‌تونم بگم بیشتر ، بیشتر خوانندگان ژانر فانتزی‌حماسی عادت که نه ، داستان‌های خطی بلند باب میل‌شون هست و مجموعه‌ای با محوری منسجم و پیوسته رو ترجیح می‌دن و براشون جذابیت بیشتری داره.
  با این حال، سپکوفسکی به خوبی این داستان‌ها رو به هم مرتبط  و در نهایت، همگی به یک جریان اصلی بزرگتر می‌ریزند. 

و در پایان ...

"شمشیر سرنوشت" نه تنها یک دنباله عالی برای "آخرین آرزو" است، بلکه نقطه‌ی شروع واقعی برای حماسه‌ی بزرگ ویچر محسوب می‌شه. سپکوفسکی در این کتاب، شخصیت‌ها، مفاهیم و دنیای خود را به اوج می‌رسوند و خواننده را برای ماجراجویی‌های بزرگتر گرالت، ینفر و سیری آماده می‌کند.

      
30

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.