یادداشت Far🦋
1404/4/29
امروز شروع به خوندنش کردم و ظرف چند ساعت تموم شد. و باز هم داستان عاشقانه ای غمگین از داستایفسکی، داستانی که در پایان تو میمانی و کلی سوال و به احتمال زیاد حس خوب از اینکه یه اثر شاهکارو تموم کردی. مرد و زنی که تا پایان داستان شما نمیدونید حتی اسمشون چیه انگار گمنام هستند ولی در دل خود حرف ها برای گفتن دارند. راوی داستان مردیست که به بیماری خودبیمارانگاری مبتلا هست. شما در سراسر داستان با تضاد و پارادوکس های این مرد رو به رو میشوید مثلا او هم به همسر خود علاقه دارد و هم با آن رفتار خشکی دارد و ابراز علاقه نمیکند و.. . خلاصه نمیدونم دیگه چی بگم شاید نیاز نیست من بنویسم و خودتون بهتر باشه باقی داستانو بخونید و مطمئن باشید که پشیمون نمی شید. من از خوندن این اثر فاخر فلسفی و روانشناختی لذت بردم و جز اون کتابهایی بود که چندین بار هم که بخونم برام تکراری نمیشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.