یادداشت
1402/5/28
دربارهی این است که چطور خیالات و تصورات و «نظر»هایی که سیاستمداران دربارهی دنیا دارند به ترتیبات دنیا شکل دادهاند. به اینکه چطور ابتکارات فردی در شکلگیری مرزهای ملی موثر بوده است. چطور خیال اینکه یهودیان در پس پرده قدرت دارند و مشغول توطئهچینی هستند باعث شد سران دنیا حاضر به امتیازدهی به آنها شوند و امکان تشکیل کشوری مستقل را برای آنها فراهم کنند. چطور نظام بوروکراتیک میتواند جزیرهوار باشد و هر بخشی با بخش دیگر در تقابل قرار بگیرد. چطور دولت استعماری بریتانیا در هند حکومت مستقلی بوده و نظرات خودش را اعمال میکرده، و همینطور حکومت بریتانیایی مصر. و در این بین اشاره میکند به نظام فشل اطلاعاتیای که مخارج سنگینی بر دوش بریتانیا میگذاشت تا از شریف حسین (شریف مکه) و پسرانش حمایت کند، یعنی فیصل (کسی که در نهایت شاه کشور تازهشکلگرفتهی عراق میشود، و بهنظرم بعداً عبدالکریم قاسم او را میکشد) و عبدالله (احتمالاً پدربزرگ عبدالله اردنی فعلی، شاه اردن)؛ درحالیکه در آخر رقیب او، یعنی ابنسعود، بر کشور تازهشکلگرفتهی عربستان حاکم میشود. فصلی گذرا در اواخر کتاب به ایران میپردازد و حاشیهایبودن ایران را در آن دوران جنگ جهانی اول به رخ ما میکشد. در یکی دو پاراگراف به برکشیدن رضاخان توسط انگلیسیها اشاره میکند.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.