یادداشت پریا
1403/10/28
•خانه نقطه شروع است؛ جایی که انسان از آن آغاز می شود و آغاز می کند. اما آیا " خانه " هر بنا یا مکانی ست که در آن زاده شده و زیست می کنیم؟! این پرسشی ست که در مواجه با کتابِ فیلسوف مایکل اَلن فاکس با آن رو به رو می شویم. آشیان کردن و خانه سازی وسیله ای اصلی و اساسی برای ابراز وجود و شکل گیری هویت ماست. ما محیط منحصر به فرد خودمان را خلق میکنیم و بعد درباره اش می اندیشیم و تحت تأثیر آن قرار میگیریم. ما خودمان را انعکاس یافته در آن می یابیم. "منزل" یعنی سر پناه و دلالت می کند بر لبه ها، دیوار ها و دیواره ها. ولی "خانه" به هیچ ساختمان یا بنایی نیاز ندارد. فقط کافیست بخشی از وجودمان را در مکانی جای بگذاریم تا به زندگی مان ثبات و خرسندی بخشد. خانه نه تنها مکانی ست که در آن ساکن میشویم، بلکه فضایی ذهنی و احساسی است که در آن آرامش و رهایی مییابیم. در حقیقت، خانه آن جایی است که احساس تعلق و ارتباط داریم؛ جایی که همانگونه که هستیم پذیرفته می شویم و خاطرات و تجربههایمان در آن نقش میبندد. خانه به ما قدرت میدهد تا به دنیا بنگریم و در آن به دنبال معنا و مفهوم زندگی بگردیم. مفهوم "خانه" چنان سمبولیک است که گاهی ممکن است فقط دلالت بر یک شخص یا حتی شیء کند. شاید برای برخی مفهوم خانه در همزیستی با مادر، پدر و یا فرزندش خلاصه شود و یا گاهی مفهوم خانه آن سرویس چای یا مبل دنجی باشد که با آن احساس آسودگی می کند. کتاب "همه چیز درباره خانه" نشان میدهد که خانه چیزی فراتر از یک سازه فیزیکی است. خانه همان چیزی است که به ما هویت میدهد، ما را به خودمان و دیگران پیوند میدهد و به ما یادآوری میکند که انسانها همیشه در جستجوی جایی هستند که بتوانند آن را خانه بنامند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.