یادداشت
1402/12/9
3.8
6
خب خب داستان در مورد وایولت لستینگه. وایولت کیه؟ وایولت کسیه که قراره جایگزین یکی از زنان نجیب زاده و ثروت مند شهرشون بشه. چرا؟ چون نجیب زاده ها توانایی نگهداری جنین رو ندارن و به این کار رو به افرادی مثل وایولت که قدرت های خاصی هم دارن،محول میکنن. ادامه داستان رو هم قخودتون برید بخونید😂😔 خب دوستان و همراهان گرامی بنده☺️😂 تا صفحه ی ۲۰۰ داریم مقدمه و قانون شهر تنها و مهمانی رفتن و مهمون اومدن میخونیم🚶🏼♀️ اما از بعدش>>>>>😭🥺❤️🩹 هیجان انگیز شد و هیجانشو واقعا دوست داشتم جوری که میگفتم این جذابیت،می ارزید به اون همه چرت و پرت خوندن🤏😀. یه کاپل اکوری پکوری هم داریم اینجا✨️🥺🤌اصن ماچ بعد قسمت مهم اینه که این کتاب انگار از زیر تیغ سانسور گذر نکرده.یعنی یه جاهایی واقعا🌶بود(دیگه خودتون باید بدونید دیگه🥲😂) دیگه چی؟ دیگه اینکه کتاب جای خوب و پر تعلیقی تموم شد.جوری که دلم میخواد همین الان بپرم و جلد بعدی رو شروع کنم اما هنوز اتفاقاتی که افتاد رو هضم نکرد همین دیگه بسه🤣 پ.ن:از یلدای عزیز هم ممنونم که این کتاب رو برای همخوانی پیشنهاد داد.بوس بهت😭❤️🔥
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.