یادداشت امید مژده گو
1404/2/15
احتجاب یعنی در حجاب رفتن یعنی پنهان شدن شازده احتجاب هم روایتی است از خفقان و در حجاب شدن ژنهای خونریز قاجاری شازده از کودکی میان دوراهی گیر کرده است میان ضخامت و لطافت، سنگدلی و نازکدلی هم شازده و هم فخرالنساء میخواهند جوری باشند که نیستند گلشیری ما را به درون ذهنها میبرد و از قاب عکسی به درون گذشته ذهنهایی که همگی به تاریخ گره خورده است با کلماتی که بین ورقهای کتاب خاطرات جد کبیر است و حتی آتش هم نتوانسته دودشان کند و حالا ذره ذره همه را دود خواهند کرد با اینکه کتاب را به سختی خواندم و خیلی طول کشید تا تمام کرد اما هر بار که چند صفحه میخواندم و کتاب را به گوشهای پرت میکردم خودم هم تا ساعتها پرت میشدم تکاندهنده بود زوال تدریجی و آرام عشقی که شازده نمیتواند در فخرالنساء بیابد و میخواهد با زور و قدرت در فخری بسازد روابط شخصیتها خیلی زیباست
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.