بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت رضا امیرخانی

                روایت سفر تاجیکستان از مسیر زمینی و افغانستان، با جزءپردازی‌های خوب. احسان صفرزاده برای نوشتن این کار دو تلاش کم نظیر داشته است؛ اولی رنج سفر است و دومی زحمت پژوهش. برای نوشتن کتاب اولا دو سفر با فاصله‌ای معقول داشته است و مقایسه‌ی این دو سفر بسیار راه‌گشاست و تغییرات تاجیکستان در این فاصله‌ی ده‌ساله ذهنیت خوبی برای مخاطب می‌سازد. در ثانی تلاش کرده است تا متون مرتبط را بازخوانی کند. ذوق سالمی داشته است و در بسیاری موارد توانسته است با کلمات و ترکیبات بدیع تاجیکی آشنایی‌زدایی کند و لذتی دو چندان برای خوانش ایجاد کند. البته به سلیقه‌ی این قلم تاجیکستان معدنی مملو از گوهر زبان فارسی است و می‌شد بیش‌تر نیز از لحن گرم تاجیکی نوشت. 
از زمین کتاب، اطلاعات زیادی برداشت می‌شود اما همین کفه‌ی سنگین اطلاعات، از آن سو خط دراماتیک را سبک کرده است و کار تعلیق دراماتیک ندارد. ما چندان از گرفتاری‌های راوی در طول سفر نیز مطلع نمی‌شویم. پرروشن است که در چنین سفری مخاطرات بیش از آن است که احسان صفرزاده روایت کرده است. 
در نگاه به تاجیکستان موضوع سیاست خارجی ایران بسیار مهم است و سفرنامه‌نویس چاره‌ای ندارد جز پرداختن به آن. اما به نظرم کار در برخی موارد درگیر نگاه جناحی و سیاست داخلی شده است -که البته نظر نویسنده است. نویسنده را مجموعا در نوشته‌ منصف دیدم، شاید تنها موردی که نویسنده را از دایره‌ی انصاف خارج دیدم نه در نوشته‌های او که در نانوشته‌ای از او بود؛ آن‌جا که نویسنده هیچ اشاره‌ای به قطع روابط تاجیکستان با ایران نکرده بود... قطع روابطی که برمی‌گشت به انتشار تصویری از یکی ره‌بران اسلام‌گرا در یک نشست -و در حضور ره‌بر گرامی انقلاب. یعنی یک اشتباه در دعوت یا یک اشتباه در انتشار عکس؟ یقین ندارم... احسان صفرزاده نیز اشاره‌ای به ماجرا نکرده است...
حالا در پنجاه ساله‌گی بدبین‌ترم و به یاد دارم در همان دوران به دلیل سفری کاری که به تاجیکستان داشتم بسیار مشکوک بودم به رقابت دو شرکت پیمان‌کار ایرانی در تاجیکستان. یکی برد و دیگری باخت در مناقصه‌ای. من در سناریونویسی موضوع حضور آن ره‌بر اسلام‌گرا را اصلا ایدئولوژیک نمی‌دیدم و به نظرم با توجه به روابط شرکت بازنده، حضور او و انتشار تصویر حضور او برای حذف شرکت برنده و رقیب بود که در دیگی که برای من نجوشد... فقط این وسط بسیاری دیگر نیز در این قطع روابط ضربه خوردند که بماند... این از آن قصه‌هایی است که اگر کسی بتواند سرنخ آن را در منافع ملی پیدا کند، به توسعه‌ی ایران کمک کرده است...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.