یادداشت Fatemeh Mokhtare Fard

        تاسوعا که می‌شود، دلم می‌خواهد به عباس بیشتر نزدیک شوم.
عباس همیشه یک گوشه‌ی زندگیم بوده است آنجا که بیمارهای سخت کودکی مرا در مرز این دنیا و آن دنیا نگه‌داشته بود، و آن نذر مادر و توسلش به حضرت عباس پایم را در دنیا محکم کرد.
و من از همان روزها می‌دانستم زندگیم را وامدار عباسم. 
اما عباس ذهن من نزدیک نبود، دلچسب‌تر می‌خواستمش و ماندگارتر تا آنکه در ایام کرونا آن روزها که در خانه عزاداری می‌کردم، کتاب ماه به روایت آه به دستم رسید.
خواندم و گریه کردم و عباس با واژه‌ها و روایت‌های چندگانه کتاب بر دلم نشست. نزدیک‌تر شد به لحظه‌هایم و یا شاید من نزدیک‌تر شدم به او.
کتاب را که تمام کردم شهد شیرین و گوارای روایت‌ها بر دلم به‌جا ماند.
و در پایان عباس را ابوفاضل خواندم و ....

اگر با ادبیات فاخر کتاب کنار بیایید، اثر گران‌سنگی است که مطالعه‌اش را به شدت پیشنهاد  می‌کنم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.