یادداشت 𝙷e𝚕m𝚊
1403/10/9
بالا خره جلد ۹ کتاب مایکل وی تمام شد! مایکل وی پسری ۱۴ساله است که استعدادهایش را کشف کرده است اما اتفاق عجیبی رخ میدهد و او را گرفتار سختیها و ماجراهای باورنکردنی میکند. همه فکر میکنند مایکل به سندروم تورت مبتلا است؛ نوعی بیماری مغزی نادر که شخصِ مبتلا بیاختیار صداها و کارهایی انجام میدهد که نمیتواند کنترلشان کند. اما ماجرا این نیست. مایکل، یک پسر معمولی نیست. او یک پسر الکتریکی است که میتواند از دستهایش انرژی الکتریکی را آشکار کند. چه ماجراهایی پیش روی اوست؟ در جلد نهم از مجموعهی مایکل وی به نام «خائن» تارا در چنگال چاسکی گرفتار است و الکتروکلن باید برای نجات تارا به نبرد ادامه بدهد. این در شرایطی است که جک ادعا کرده به چاسکی ملحق شده است. الکتروکلن با همکاری گروه آلفا مأموریت دیگری هم پیش رو دارد. باید هرطور شده مانع تحقق نقشهی چاسکی برای نابود کردن شهر آرکیپا با خفاشهای الکتریکی بشود. در این میان، تایلور با اقدامی جسورانه برای نجات جان خواهرش، کاری میکند وضعیت از قبل هم اضطراریتر شود. حالا الکتروکلن نه وقتی برای تلف کردن دارد نه فرصتی برای اشتباه. باید هرچه سریعتر برای نجات جان دوستانش و جان هزاران نفر شهروند آرکیپا وارد عمل شود. چه کسی برندهی این نبرد خواهد شد؟ اینبار هم مثل همیشه داستان زیبا و محشر بود. به هر یک از شخصیت ها به خوبی پرداخته شده بود. متن با توصیف زیاد و روان بود و برخلاف جلد قبلی که بیش از حد نصفه و ناگهانی تمام شد، روند و پایان خوبی داشت و حدودا داستان را کامل بست. پس میشه با کنجکاوی و صبر به انتظار جلد ۱۰ موند. این کتاب را به کسانی که داستانهای تخیلی، فانتزی و پرماجرا را دوست دارند معرفی میکنم امیدوارم از خواندن مجموعه مایکل وی لذت ببرند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.